هدف بعدی پیروزی است « فیلم Next Goal Wins» یک فیلم کمدی ساده و در عین حال صمیمانه از تایکا وایتیتی درباره بدترین تیم فوتبال جهان است. در نگاه اول، به نظر می رسد یک کمدی ورزشی در مورد مبارزات فوتبال و یک مربی انفجاری توسط تایکا وایتیتی. با این حال، فیلم Next Goal Wins چندان مورد تحسین منتقدان قرار نگرفت و در گیشه موفق نبود و تنها اندکی بیشتر از بودجه 14 میلیونی خود درآمد کسب کرد. بیایید در نقد خود از «هدف بعدی برنده» تحلیل کنیم که آیا دیدگاه منفی منتقدان قابل قبول است یا خیر. برای دریافت پاسخ با ما همراه باشید.
در سال 2001، تیم فوتبال ساموآی آمریکا با شکست 31-0 در مقابل تیم ملی استرالیا، یک رکورد جهانی منفی به خود اختصاص داد. این شکست تاریخی، بدترین شکست یک تیم ملی فوتبال در سطح ملی بود و باعث شد تا ساموآ به دنبال جلوگیری از رسوایی بینالمللی به دنبال یک مربی حرفهای باشد. اکنون، فیلم تایکا وایتیتی با ارائه یک مستند درباره این حادثه، با نگاهی کمدی به این داستان، دوباره به تماشاگران خود خدمت میکند.
فیلم وایتیتی با شروع سکانس اول، با توضیح اتفاق تلخی که برای ساموآی آمریکا رخ داده وارد داستان میشود. این داستان از نگاه تاویتا (اسکار کایتلی)، رئیس محلی فدراسیون فوتبال ساموآ، روایت میشود. پس از یازده سال از شکست و باختهای بسیار، تاویتا تصمیم میگیرد یک مربی حرفهای را به پست مربیگری تیمش دعوت کند. به همین دلیل، فدراسیون آمریکا نیز تصمیم میگیرد یک مربی پر حاشیه و افسرده به نام توماس رونگن (مایکل فاسبندر) را برای این پست به ساموآ بفرستد.
نقد انیمیشن migration | پرواز در دل آسمان
اما چرا این مربی از این شغل ناراضی است و کار ساده ای را در عمل انجام می دهد؟ این به خاطر این است که تیمش برای پیروزی در مسابقات مجبور به کار نیست، فقط باید در مسابقات مقدماتی جام جهانی یک گل به ثمر برساند، بنابراین او نمی تواند به عنوان مربی خود را به چالش بکشاند. همچنین، فوتبالیست های بومی ساموآ درکی از بازی فوتبال ندارند و این مشکل برای تیم ایجاد می کند. به علاوه، به نظر می رسد که مربی جدید نیز به دلایل شخصی به کمک نیاز دارد.
به طور خلاصه، فیلم «Next Goal Wins» بر اساس داستان واقعی و مستندی با همین نام در سال 2014 ساخته شده است. فیلمساز تایکا وایتیتی با استفاده از فیلتر نگاه کمدی خاص خود، این داستان واقعی را به صورت درام ورزشی تبدیل کرده و در کنار کمدیهای مستقل خود قرار داده است. این اثر، از جمله آثار ساده و احساسی است که با صداقت ساخته شده و ما را با بدترین تیم فوتبال تمام دوران آشنا میکند.
با توجه به مضمون این فیلم سینمایی، میتوان فهمید که “هدف بعدی پیروزی است” داستانی از پیروزی روح انسان است که به صورت کلاسیک ترسیم شده است. تایکا وایتیتی در فیلم Next Goal Wins از الگوهای رایج ورزشی استفاده میکند، اما با استفاده از طنز پوچ، یک داستان آشنا را به خوبی به مخاطبان منتقل میکند و آنها را سرگرم میکند و حتی ممکن است چند بار لبخندی روی لبشان بیاورد. به همین دلیل، نتیجه این ساختار، یک کمدی ساده و جذاب با پیامی که برای زندگی اهمیت دارد، است. البته این کمدی و جذابیت قابل مقایسه با سریال موفق “تد لاسو” نیست، اما باز هم میتواناین فیلم را یک کمدی صمیمی و دوستداشتنی برای تماشاگران دانست.
وایتیتی با سبک سینمایی منحصر به فرد خود که ترکیبی از طنز و داستان صمیمانه است، ما را به سفری عاطفی و فرهنگی میبرد. در فیلم «Next Goal Wins»، او با هنرمندی به طور ماهرانه بین خواستههای داستان ورزشی سنتی و تمایل خود به روایتهای شخصی و نامتعارف سوزناکی میکشد. فیلم Next Goal Wins با ارائه پشتوانههای واقعی، فضای کمتری برای کمدی های عجیب وایتیتی ایجاد میکند و به جای آن، او از ظرافتهای فرهنگی و طنز ظریف برای القای داستان استفاده میکند که در عین حال احترامی به منابع خود نشان میدهد و استعداد منحصر به فرد خود را به لحن کار اضافه میکند.
این سبک کارگردانی وایتیتی به خصوص در صحنههایی برجسته است که تصویر فرهنگ ساموآی آمریکا را به تصویر میکشد و ریشههای فرهنگی و آیینهای خود وایتیتی را نشان میدهد. این لحظات با جذابیت و اصالتی ساخته شدهاند که به محیط و مردم آن زندگی میبخشد و توانایی وایتیتی در ایجاد یک دنیای پویا و فراگیر را نشان میدهد. اما فیلمنامه فیلم Next Goal Wins، که توسط تایکا وایتیتی و یان موریس نوشته شده است، ترکیبی از فیلمهای ورزشی سنتی و شوخطبعی سینمای وایتیتی است. در واقع، دیالوگهای فیلم در حال نوسان بین طنز و صمیمانگی قرار دارند، یک دوگانگی که وایتیتی با دقت به آن پرداخته است.
با این حال، طنز در فیلم، در حالی که در برخی جاها مؤثر است، گاهی در دام تکراری و قابل پیشبینی قرار میگیرد. از سوی دیگر، انتخابهای درست برای فیلم، به ویژه در تصویر کردن شخصیتها و پیشرفت آنها، موضوعی است که میتواند باعث اختلافاتی شود. در حالی که تصمیم به تمرکز بر سفر شخصی توماس رونگن و مبارزه جمعی تیم ساموآ، قابل ستایش است، اما گاهی اوقات ممکن است منجر به داستانهای نامتعادل شود.
نقد فیلم زنبوردار (The Beekeeper)
تلاش برای ساخت فیلمنامهای است که با هدایت رستگاری رونگن و حضور پیشگامانه شخصیت تراجنسیتی جایا، جاهطلبانه عمل کند، اما همواره در مسیر صحیح قرار نمیگیرد. این داستان بیشتر به سوی دیدگاه رونگن سوق میشود و گاهی اوقات برای بازیکنان ساموایی، از جمله جایا، نقش مهمی در خود راهنمایی میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم نامه های کوچک شرورانه | تبعیضهای نژادی
همچنین، این فیلم در سعی خود برای متعادل کردن کمدی و درام از نظر فنی و بصری از تلاش کرده است، اما در برخی قسمتهای میانه فیلم، با سرعت خود به سردرگمی میافتد. همچنین، فیلمبرداری آن توانمندی بالایی دارد، اما با زوایای هنری و احساسی بیشتر میتوانست فیلم Next Goal Wins را به سطحی بالاتر از آنچه که هست برساند. در برخی لحظات، تدوین با عناصر کمدی ناشیانه و روایتهای جدی همراه است که این گسلها باعث میشود فیلم Next Goal Wins نسبت به قابلیتهای خود، کمی ناهموار به نظر برسد.
در این بخش فنی و سینمایی نیز نکاتی وجود دارد که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. به عنوان مثال، فیلمبرداری و داستان سرایی تصویری نقش مهمی در غوطه ور شدن مخاطب در دل روایت دارند. فیلم Next Goal Wins که در پس زمینه پر جنب و جوش و زیبای ساموآی آمریکایی می گذرد، از سبک بصری خود نه تنها به عنوان صحنه، بلکه به عنوان خود شخصیت استفاده می کند و عمق احساسی و موضوعی داستان را افزایش می دهد.
به طور کلی، فیلمبرداری با استفاده از پالت رنگ زنده و حرکات دوربین روان، جوهر جزیره جنوبی اقیانوس آرام را به تصویر میکشد. این تصاویر شامل مناظر سبز، آسمان آبی گسترده و زندگی پرهیجان جزیره هستند و باعث میشوند این مکان به طور واقعی برای تماشاگران پرده برداری شود. این تصاویر نه تنها یک پس زمینه زیبا را به ارمغان میآورند، بلکه به تماشاگران کمک میکنند تا در فرهنگ ساموآی آمریکایی غوطهور شوند و آن را به عنوان بخشی اساسی از داستان درک کنند.
انتخاب مناسب مکان باعث تنظیم فضای فیلم میشود و زیبایی طبیعی و شادی فرهنگی ساموآی آمریکا به فیلم اصالت و جذابیتی اضافه میکند. ترکیب آرامش جزیره با جهان پرهیجان و پرهرج و مرج زمینهای تمرین فوتبال، تضاد بصری و احساسی منحصر به فردی را به وجود میآورد. این تضاد نه تنها نشان دهنده تضاد فرهنگی تجربه شده توسط شخصیتهای اصلی است، بلکه بر مضمون یافتن زیبایی و هدف در میان مبارزه نیز تأکید میکند.
تایکا واتیتی در فیلم خود از چندین تکنیک بصری مهم استفاده کرده است که به ارتقای داستان کمک میکنند. از جمله استفاده از حرکت آهسته در لحظات کلیدی، به ویژه در طول مسابقات فوتبال، که باعث افزایش تنش و شدت احساسی بازی میشود. این سکانسها بیش از نمایش مهارتهای ورزشی، نماد سفر و رشد یک تیم به عنوان فردی و گروهی هستند. همچنین، استفاده از کلوزآپ در فیلم، در انتقال احساسات شخصیتها، به ویژه در لحظات تنش و پیروزی، بسیار موثر است. این کلوزآپها باعث میشوند تا مخاطب به شخصیتها نزدیک شود و تجربه تماشای صمیمیتری از فیلم Next Goal Wins را برای آنها به ارمغان بیاورد.
در قسمتی که درباره بازیهای تیم بازیگران فیلم Next Goal Wins صحبت میشود، چند نکته بسیار مهم است. یکی از این نکات این است که بازیگران مکمل، که نماینده تیم ساموآ و مردم جزیره هستند، در فرم مناسب و با شیرینی قرار میگیرند. دیگر نکته مهم این است که ستاره فیلم یعنی مایکل فاسبندر که نقش اصلی را ایفا میکند، دارای یک نقش بسیار مهم است.
عملکرد فاسبندر در نقش مربی توماس رونگن بسیار قانعکننده و موفق است. تصویر او از رونگن، مردی که با مشکلات شخصی و حرفهای دست و پنجه نرم میکند، با آرامش و شهرتی که فاسبندر به آن دست یافته، اجرا میشود. او با موفقیت غرور اولیه این مربی را به نمایش میگذارد و سفر نهایی او به سمت درک و همدلی را تأثیرگذارتر میکند.
اما، یک نکته دیگر نیز قابل ذکر است. در برخی لحظات، عملکرد او تنها به کلیشهها محدود میشود، به ویژه در نمایش تغییرات رونگن. اگرچه استعداد فاسبندر بینظیر است، اما او گاها به عنوان یک “نجاتدهنده سفید پوست مشکلدار” تصویر میشود، داستانی که هم آشنا و هم مشکلساز است. بنابراین، در این قسمت ما با این نکته منفی روبرو هستیم که ساده نبودن آن برای گذشتن از کنارش مشکل است.
در آخرین نکته، باید این موضوع را بیان کنیم که فیلم Next Goal Wins در ارائه داستان، از یک مسیر آشنا پیروی میکند که بارها در داستانهای کلیشهای ورزشی دیده شده است. با این حال، فیلم Next Goal Wins تلاش میکند با بهرهگیری از پسزمینه منحصربهفرد ساموآی آمریکا و تمرکز بر رستگاری فرهنگی و شخصی، خود را از سایر فیلمهای ورزشی متمایز کند. این داستان به شکلی موثر، تلاش روح در برابر موانع و ارزش جوهری تیمی را به تصویر میکشد، اگرچه در برخی موارد، ممکن است به کلیشههای معمول و پیشبینیپذیری داستانی فیلمهای ورزشی مربوط شود.
فیلم Next Goal Wins در وسط جدول قرار دارد، یک ساعت سرگرمکننده که هدف بلندپروازانه خود را نمیتواند دست یابد، اما همچنان برتری بر فیلمهای ورزشی ضعیف را دارد. این اثر لحظات ستودنی را به ارمغان میآورد، اما در پایان، با صدای سوت پایان، مخاطبان را به احساس مینشاند که توانستهاند برای پیروزی تلاش کنند، اما در نهایت با تساوی راضی باشند.
فیلم Next Goal Wins برای کسانی که به درام های ورزشی علاقه دارند توصیه می شود، اما برای بینندگان علاقه مند به داستان های فرهنگی غنی و روایت های شخصیت محور نیز جذابیت نسبی دارد. فیلم Next Goal Wins است که هم برای طرفداران فیلمهای هیجانانگیز با بند انگشت سفید مناسب است و هم برای کسانی که به دنبال چیزی هستند که هیجان ورزش را با موضوعات اجتماعی عمیقتر ترکیب کند.