چطور میتوانیم در فیلم Gran Turismo اقتباسی از بازی شبیه ساز مسابقه اتومبیلرانی، فضایی برای همدیدگی با قهرمان فراهم کنیم؟ راه حل بسیار ساده است: شما باید یک قهرمان داستانی ایجاد کنید که در عین حال یک بازیکن یا گیمر هم باشد. برای این منظور، فیلم “گرن توریسمو” ساخته نیل بلومکمپ از داستان واقعی مردی استفاده میکند که به دلیل تواناییهایش در بازی مسابقه، مجاز به شرکت در مسابقات واقعی نیز شده است. در ادامه، با همراهی نقادانه، به بررسی فیلم “گرن توریسمو” میپردازیم که جزو بهترین فیلم های 2023 محسوب میشود
فیلم “Gran Turismo” اقتباسی از بازی ویدیویی محبوب با همین نام است. با این حال، به جای اضافه کردن یک سناریو مستقیم به بازی، داستان نسلی از افرادی را نشان میدهد که بازی را تجربه میکنند. این فیلم به معضل مهمی برای علاقهمندان به بازیهای ویدیویی اشاره میکند؛ آنها باید تصمیم بگیرند که آیا یک کودک یا نوجوانی که تمام وقتش را در بازیهای رقابتی ویدیویی میگذراند، میتواند در آینده یک مسابقهدهنده واقعی شود یا خیر.
با درگیریهای قابل توجه در داستان، فیلمی تبلیغی و سرگرمکننده، قصد دارد تا برای عاشقان فیلمهای ورزشی رقابتی، ارزش تماشا داشته باشد. داستان فیلم در سال ۲۰۱۱ اتفاق میافتد، و در آن، یان ماردنبرو، جوانترین برنده برنامه کشف استعداد مسابقات گرن توریسمو، فرصتی را برای تبدیل شدن به یک راننده مسابقه واقعی پیدا میکند. در طول برنامه، او نه تنها نشان میدهد که بازیها میتوانند چیزی فراتر از سرگرمی باشند، بلکه به انجام کارهای بیشتری هم میپردازد و در نهایت تاریخ ساز میشود.
بازیباز یا گیمر، فردی است که عادت دارد به بازیهای تعاملی، اغلب بازیهای ویدئویی، بپردازد و به صورت روزانه آنها را بازی کند. یکی از این بازیبازان، در فیلم “Gran Turismo” نشان داده شده که به این بازی معتاد است و روزانه وقت بسیاری را صرف بازی آن میکند. این بازی، اسمش برای شما آشناست و شاید تا به حال بارها آن را بازی کرده باشید.
“Gran Turismo که برای اولین بار در سال 1997 منتشر شد، مجموعه ای از بازی ها است که هدف آن شبیه سازی مسابقات اتومبیل رانی به واقعی ترین شکل ممکن، از مسیرها گرفته تا عملکرد وسایل نقلیه است. این فیلم با به تصویر کشیدن خالق آن، کازونوری آغاز می شود. Yamauchi یک معضل مهم را برای گیمرها ایجاد می کند: آیا کودک یا نوجوانی که تمام وقت خود را صرف بازی می کند در نهایت می تواند به یک فرد موفق تبدیل شود یا خیر.
وقتی به شخصیت اصلی فیلم نگاه میکنیم، یک جوان انگلیسی مشاهده میکنیم که هرگز بازی را ترک نمیکند. این فرد، پسری است که پدرش یک بازیکن فوتبال سابق بوده و او نمیخواهد راه پدر و برادر بزرگترش را در پیش گرفته و مانند آنها، حرفه ورزشی داشته باشد. به جای آن، او میخواهد روی هدف خود، یعنی تبدیل شدن به یک راننده مسابقهای که از پنج سالگی رویای او بوده است، تمرکز کند و با شروع کار در ورزشهای الکترونیکی، حرفه خود را تکمیل کند.
در کل، این فیلم نشان میدهد که GT Academy یک رویداد بینظیر است که ارتباط نزدیکی بین دنیای بازیهای ویدیویی و واقعی را برقرار میکند. این رویداد به بازیکنان گرن توریسمو فرصتی میدهد تا به دنیای مسابقات ماشینسواری واقعی وارد شوند. البته پیشرفت در این رقابتها بسیار سخت است، اما خود هدف و ارزش این تلاش را داراست.
وقتی برای اولین بار شنیدم که سونی در حال آماده سازی یک فیلم مبتنی بر بازی «Gran Turismo» به نام «شبیه ساز واقعی رانندگی» است، به ذهنم رسید که یا این یک شوخی احمقانه است یا آنها در انتخاب این بازی به طور نادرست عمل کردهاند؛ اما چرا؟ چرا که من هیچ ایدهای نداشتم که بتوانم به دنبال یک داستان جذاب یا حتی جایگزینی برای آن در این بازی بگردم.
بعداً شنیدم که کارگردان فیلم، نیل بلومکمپ، پشت ساخت سه فیلم “منطقه ۹”، “الیسیوم” و “چاپی” بود. شاید بسیاری از ما این سه فیلم را دوست نداشته باشیم، اما قطعاً هر کدام با سبک خودشان تحت تأثیر قرار دادهاند. این آثار، از نظر بصری، تصاویر بسیار زیبایی داشتند که به من و تمام مخاطبان نگرانی میداد که آیا فیلم جدید این کارگردان نیز تاثیر خوبی خواهد گذاشت یا خیر. در حقیقت، بدون شک، بهترین عنصر اجرایی در فیلم مسابقات بود. اما بقیه چطور؟!
اگر حداقل یک بار در زندگی خود درام ورزشی را تماشا کرده باشید، میتوانید به طور ساده بگویید که Gran Turismo چه فیلمی است. فیلم Gran Turismo به تمام قوانین و الگوهای این ژانر پایبند است، بنابراین هیچ چیز برای شگفتی و تعجب وجود ندارد. این نشان دهندهی این نیست که فیلم Gran Turismo بد است، بلکه ما با یک فیلم قابل قبول مواجه هستیم. اما برخی از بینندگان، از جمله خودم، انتظار داشتند که نیل بلومکمپ چیزی متفاوت و جذابتری را به نمایش بگذارد.
در این کار، ما در واقع با مجموعهای از الگوهای قدیمی مواجه هستیم که میلیونها بار تکرار شدهاند؛ به عنوان مثال، ما میتوانیم الگوی بازی و رقابت ورزشی محبوب “راکی” را ببینیم. با این تفاوت که این بار، ما راکی را در حال رانندگی در گرن توریسمو و در میان پیست مسابقه خواهیم دید.
بیشتر بخوانید: تاریخ اکران انیمیشن سریالی سوسیس پارتی
اما مشکل فیلم نه تنها در وجود هر گونه شکاف در کلیشههای فیلمنامه نیست، بلکه در طولانی شدن آن است که مشکلاتی به وجود میآید. حتی اگر از ابتدا ندانیم که شخصیتی مانند یان ماردنبرو برای رسیدن به رویایش چه مسیری را طی خواهد کرد، همچنان سازندگان میتوانستند یک مسیر کوتاهتر و جذابتر را برای نمایش این سناریو انتخاب کنند.
اما با این حال، داستان جالب و گاهی جذاب است زیرا بر اساس فرمولی که در طول زمان آزموده شده، درست عمل میکند. به عبارت دیگر، “انسان از طریق تجربه مشکلات، به موفقیت میرسد”. به طور کلی، روح انسانها دائماً به دنبال داستانهایی است که زندگی را به راحتی تر کنند؛ و نویسندگان گرن توریسمو بهترین شکل ممکن درک و تعبیر این داستانها را ارائه میدهند. شاید بپرسید که این نوع روایت چه عیبی دارد؟! در واقع، در فیلمها به جای ۹۰ دقیقه مدت، ۱۳۵ دقیقه طول میکشد و به همین دلیل، پر از صحنههای کوتاه و تکراری است که قبلاً بیان شدهاند.
گیمرها، به عنوان مجموعهای از بازیهای ویدیویی، همواره مشتاق تماشای خودروها و هیجان رانندگی بودند، که در آن تمام جزئیات با دقت بیشتری بازسازی میشدند. این به معنای فتیشیسم ماشینی در بازیگوشان بود. اما در این فیلم سازندگان، شور و شیدایی را با داستانی بشری و انسانمحور ترکیب میکنند، که در آن خودروها صرفا ابزاری برای رسیدن به هدف هستند. اما این هدف چیست؟ باور یک گیمر به عنوان یک انسان با فکر، ایده و توانایی خود.
ممکن است طرفداران بازی های سری Gran Turismo واقعاً این رویکرد را دوست نداشته باشند، اما دلایل انتخاب این رویکرد مشخص است. این فیلمساز می خواهد در کنار تبلیغ بازی، فیلمی درباره یک شخصیت واقعی که یک گیمر است تولید کند. در این بخش، بازیگران اصلی به نشان دادن جنبه انسانی داستان فیلم کمک می کنند. برای مثال، تماشای اورلاندو بلوم و دیوید هاربر در کنار هم در هر صحنه ای لذت بخش است، حتی اگر تصاویر آنها به اندازه تکنیک “پلیس خوب و پلیس بد” متضاد باشد. هر دو شخصیت کلیشه ای و معمولی هستند اما بازی بازیگران باعث جذابیت شخصیت آنها برای مخاطب می شود.
اگرچه اتفاقی که بین اورلاندو بلوم و دیوید هاربر در زمینه شیمی رخ داد، به نظر بسیار کوچک میرسد، اما برای مخاطب قابل قبول است. همچنین، در طول داستان فیلم Gran Turismo، آرچی مدکوی نیز به شایستگی به یک جوان پرتلاش و پرانرژی تبدیل میشود که با برطرف کردن مشکلات خود، روحیه خود را برای رسیدن به رویاهایش تقویت میکند. در واقع، او همان قهرمانی است که میتوان به او اعتماد کرد و با او همراه شد. اگرچه شخصیت آرچی نیز کارهایی برای انجام دارد و رابطه او با دوستش و همچنین تضاد فکری او با پدرش دشوار است.
اما حالا بیایید به صحنههای رقابتی فیلم Gran Turismo بپردازیم؛ در این بخش، نیل بلومکمپ با خلاقیت خود و با استفاده از عناصری که مستقیماً از بازی گرفته شده، کار میکند. وقتی نوبت به نمایش مسابقات میرسد، گرن توریسمو هیچ مشکلی ندارد. بلومکمپ موفق شده است که تمام تنش و هیجان مسابقات اتومبیلرانی را که میلیونها نفر در سراسر جهان آن را دنبال میکنند، به خوبی بازسازی کند. در فیلم Gran Turismo، مبارزهای بین افراد و ماشینها صورت میگیرد و این دو به طور کامل در کنار هم، مخاطب را با یک مبارزه نفسگیر درگیر میکنند.
نماهای اکشن در فیلم Gran Turismo، به طرزی جذاب و تحسین برانگیز، تماشایی هستند. از داخل خودرو، به عنوان راننده اول شخص، هر جزئیاتی از زوایای چرخها را میتوان دید. اما نمای برجستهتر این فیلم، استفاده از پهباد در لحظات مسابقات جادهای با سرعت بالا است. در این تصاویر، پهباد بالا و میان ماشینهای مسابقهای پیشرو پرواز میکند، تا حس سرعت و خطر بیشتری را در هر مسابقه به تماشاگران القا کند. و این کار به درستی انجام میشود.
اگرچه در فیلمها بسیاری از مسابقات به عنوان یک قسمت از صحنههای اکشن نمایش داده میشوند، اما واقعیت این است که فیلم بیشتر در بخش ترکیب صحنههای ماشینسواری و جلوههای بصری جذاب بازیگر Gran Turismo تمرکز دارد. بنابراین، حتی در صورتی که بخواهید بفهمید که یک صحنه کاملاً CGI است، آنچه که واقعاً مهم است، زیبایی ترکیب بصری فیلم در Gran Turismo است که به دلیل تناسب بین صحنهها بیشتر اهمیت دارد.
فیلم Gran Turismo در ابتدا به شکل تکراری و بدون تجدیدنظر آغاز میشود، اما با پیشرفت داستان، به یک فیلم بسیار جذاب و شگفتانگیز تبدیل میشود که همهی علاقهمندان به ورزش، بازیهای ویدیویی و سینما از آن لذت خواهند برد. در نظر من، نیمهی دوم فیلم قطعاً بهتر از نیمهی اول آن است و همچنین مسابقات با فنی بی نقص و بدون اشکال آماده شدهاند. همچنین، حضور دیوید هاربر و آرچی مدکوی در فیلم، پیوند جالب و مهمی برای تماشاگران ایجاد میکند.
با این حال، وجود نکات مثبت میتواند این حقیقت را نادیده بگیرد که فیلمنامه در واقع برای استفاده از کلیشهها طراحی شده است و شخصیتهای جانبی ندارای پویایی یک شخصیت واقعی هستند. این ممکن است به دلیل دیالوگهای ضعیف باشد، به خصوص در نیمه اول فیلم. به همین دلیل، فیلم به عنوان تبلیغ قوی برای سونی و “گرن توریسمو” باقی میماند و میتواند به عنوان یک اقتباس از بازی توجیه شود.
سونی تلاش دارد با بهره گیری از ایدههای بازیهای پلیاستیشن، درآمد بیشتری کسب کند. اخیراً فیلم “Uncharted” با بازیگری تام هالند نشان داد که شرکت به این هدف نزدیک است. اما فیلم “Gran Turismo”، در عین حال که یکی از برنامههای قوی بود، به موفقیت واقعی نرسید. با این حال، اگر سونی ادامه دهد، سینما با فیلمهای با کیفیت بیشتری غنی خواهد شد و موفقیت نیز در دسترس خواهد بود.
یک پاسخ
خیلی خوبه