نقد فصل دوم انیمه Vinland Saga | وایکینگی به نام آشلاد

در فصل دوم انیمه Vinland Saga، دو تغییر مهم اتفاق افتاده است. اول اینکه ساخت این فصل توسط استودیو ماپا انجام شده است، در حالی که فصل اول توسط ویت استودیو ساخته شده بود. این تغییر استودیو از ویت به ماپا، یک اتفاق تکراری است که پس از فصل سوم انیمه “اشک آتش” هم رخ داده بود. اما نکته جالب اینجاست که این تغییر با تحول فضای داستان همراه شده است.

تیم سازنده فصل دوم انیمه Vinland Saga در انتقال خود به یک استودیوی جدید حفظ شده است. با این حال، گاهی اوقات، سیاست های استودیو جدید مشهود است. MAPPA همچنان روی صحنه‌های مهمی در تولید انیمه تمرکز می‌کند، به همین دلیل است که در برخی از صحنه‌های جزئی تلاش نمی‌شود. در مجموع طراحی فصل دوم انیمه Vinland Saga به خصوص در بخش های اصلی و اکشن ها کیفیت قابل قبولی دارد و تجربه ناخوشایندی را به همراه ندارد.

در فصل دوم انیمه Vinland Saga، ما با شکل دگرگونی جدیدی از دنیای مانگا و توجه بیشتر به هدف اصلی ماکوتو یوکیمورا، نویسنده و خالق مانگا، روبرو هستیم. تاکنون، این مانگا در فصل اول خود، به نبردهای وایکینگ‌ها و خشونت‌های آشوب و سلطه پرداخته بود، اما حالا در فصل دوم انیمه Vinland Saga، تمرکز بیشتری بر سرنوشت صلح و آرامش در میان این جنگجویان وایکینگ‌ها وجود دارد.

این دنیا، جایی است که خون و شمشیر، برترین همراهان انسان‌ها هستند و در جامعه‌ای که تنها پیروزی یا مرگ محسوب می‌شود، طبیعت بی‌رحم و وحشیت در حال حکمرانی است. با این حال، ما همچنان با دنیایی سخت و بی‌رحمانه که وایکینگ‌ها در آن نماد واقعیت هستند، مواجه هستیم و دستیابی به صلح و زندگی بدون جنگ، یک افسانه غیرقابل دستیاب است.

تقریبا در طول فصل اول انیمه، شاهد مرثیه‌ای برای دوران تاریک و سختی بودیم. در حالی که حضور و تکیه‌گاهی که در فصل قبل بود، باعث شده بود سطح اصول مبارزه و جنبه‌های روان‌شناختی انیمه در داستان شکل‌گیری شخصیت و مهارت‌های تورفین به‌شکلی تماشایی رقم بخورد، دنبال کردن کاراکتر آشلاد بود. آشلاد کاراکتری با ابعاد شخصیتی مختلف و پیچیده است که حضورش در هر موقعیتی در طول داستان، موجب غیرقابل‌پیش‌بینی شدن آن و البته سوپاپ جذابیت سریال می‌شد. فصل دوم انیمه Vinland Saga را می‌توان حماسه‌ی آشلاد (Askeladd Saga) نامید، زیرا فصل دوم انیمه Vinland Saga در آن به نمایش درآمد.

اشلاد در همان فصل اول خود را به عنوان یکی از بهترین شخصیت های دنیای انیمه معرفی می کند. شخصیتی که زاده فانتزی نیست، بلکه ریشه در دوران تاریخی وایکینگ ها دارد و نمونه بارز ارزیابی تاریخی واقع گرایانه در میان تمامی شخصیت های تکراری آثار دیگر است. به همین دلیل است که ما همه کاره بودن اشلاد را از یک ضدقهرمان سرسخت تا یک قهرمان وفادار به میراث ملی خود با جان و دل می پذیریم. این حضور تاثیرگذار اشلاد، حتی پس از اتمام آن، در ادامه داستان و مستقیماً در توسعه آرک شخصیتی تورفین قابل مشاهده است.

فصل دوم انیمه Vinland Saga، ورود به فضای جدیدی که در فصل دوم انیمه Vinland Saga به آن اشاره می‌کند، برجسته‌ترین نکته است. این ورود به سرزمین افسانه‌ای وینلند، نشان می‌دهد که چقدر این هدف بزرگی است. در دوران اشباع‌شده، پرمدعا و شعارزده‌ی حاضر دنیا، این هدف جذابیتی تازه ندارد. اما در قرون وسطی که هنوز جا برای کشف مکان‌ها و حقایق بکر بسیاری وجود دارد، با تمام وجود می‌توان با قهرمان داستان همراه شد. به‌طور خلاصه، این موضوع تنها فانتزی در دنیای واقعی حماسه وینلند است.

نقد انیمه گذر روانی | Psycho-Pass

اما اگر در فصل اول، فیلم‌نامه‌ی “وینلند ساگا” در نمایش شکل‌گیری ناگهانی و بی‌مقدمه‌ی تغییر شخصیتی شاهزاده کانوت لنگ می‌زد و بود که واضح‌ترین ضعف انیمه را نشان می‌داد، درفصل دوم انیمه Vinland Saga، این تغییر واضح در حالات روحی تورفین ایجاد شده است و داستان به بررسی چرایی و چگونگی این مسئله می‌پردازد و به‌تدریج آن‌را به بلوغ می‌رساند.

حال آن‌گاه، انیمه با ریتمی آهسته‌تر حتی مضامین مختلفی را در مقایسه با فصل اول بیان می‌کند. این بلوغ و آرامش نهفته در انیمه با تورفین مقایسه می‌شود. ماکوتو یوکیمورا داستان را بر پایه‌ی تضادی که از فصل اول شکل گرفته بود، پیش می‌برد. اگر فصل اول به‌خاطر ماهیت خشن داستان با اکشن‌ها و نبردهای خونین پایان می‌یافت، حالا نوبت به برجسته‌تر شدن دیدگاه اصلی نویسنده مانگا رسیده است.

در واقع، دلیل این قدر از مقدمه‌گذاری، در داستانی که فضای کلی آن هم تغییر کرده است، روش صحیحی است برای جلوگیری از وجود نقص در خط داستان کانوت در فصل اول. انتقام‌جویی تورفین با کنار رفتن آشلاد، جای خود را به یک حس افسردگی و خالی از معنا، همراه با عذاب وجدان ناشی از کشتن انسان‌ها، گرفته است. احساسی که قرار است با تکیه بر عشق و عطوفت به مسیر نجات بازگردد. بنابراین، حال و هوای فصل دوم انیمه Vinland Saga با تأکید بیشتر بر ویژگی‌های سبک سینمایی، به بیننده یادآوری می‌کند.

بیشتر بخوانید: نقد انیمه سوزومه | نگاهی به دنیای شینکای

نقد انیمه سریال وان پانچ من | پسرِ سر به هوا

اینجا می‌تواند به عنوان نقطه‌ی آغاز حضور آشلاد در کابوس‌ها و ذهنیات تورفین در نظر گرفته شود که به یک محرک منطقی در اعلام وضعیت روحی فعلی تورفین تبدیل می‌شود و اهمیت طنین شخصیت‌پردازی قوی آشلاد در پیشرفت ادامه‌ی داستان در حالت بیش‌ازپیش به اثبات می‌رسد. این اتفاق حتی در مورد کانوت و درگیری او با حضور سر بریده‌ی پدرش در لحظه‌های چالش‌برانگیز قدرت‌طلبی و عدالت‌محوری به مبارزه‌های روحی روانی موثری ختم می‌شود.

در حال حاضر، وینلند ساگا کاملاً درخشش داستان است و اینکه چگونه تورفین از شهوت و قساوت بردگی به سمت تصمیماتی با عزت و شجاعت حرکت می کند، برایش آسان نیست. اما تورفین برای فرار از کابوس‌های شبانه و بی‌رغبتی به زندگی در محیط و با افراد مزرعه، به خصوص اینار، نیازمند است. زمانی که تورفین به وسیله اینار از کابوس‌هایش بیدار می‌شود، این به عنوان نمادی از شروع رهایی او از بندهای تاریک گذشته خود تبدیل می‌شود.

“پیچیدگی های کنونی در داستان حماسی وینلند، تجربه تماشای آن را در میان انبوهی از انیمه ها به گنجینه کمیاب تبدیل کرده است. شخصیت های حاضر در مزرعه کتل هر کدام جنبه مهمی از وضعیت سقز را بررسی می کنند. سقز، جدا از ثابت بودنشان. حضور، از طریق تأثیر شخصیت هایی مانند هبی، سورکل پیرمرد و حتی آرنهید به سمت رویارویی نهایی با کانوت سوق داده می شود.در واقع گفتگوهای بین ترپتین و کانوت دربرگیرنده مبارزات آنها در مزرعه است، گوش دادن هبی به انجیل برای پیرمرد، عذاب بی پایان آرنهید، و حتی کتل پشت نقاب «مشت آهنین» خودساخته شان می لرزد.»

تغییرات و جزئیات فصل دوم انیمه Vinland Saga

اما در حالی که تورفین عهد نکشید و به خشونت روی نیارد، تمام راه‌ها به خشم و نفرت می‌انجامد. به همین دلیل، فصل دوم انیمه Vinland Saga، به صورت کامل درباره جنگ درونی تورفین است و میدان نبرد وایکینگ‌ها دیگر وجود ندارد. این موضوع در تیراژهای شروع و پایان هر قسمت نشان داده می‌شود و علاوه بر آن که همه‌ی آن‌ها از نظر موسیقی و بصری جذاب و لذت‌بخش هستند، این حس تحول را به زیبایی منتقل می‌کنند.

تورفین با تجربه‌های متفاوت، از جمله ورود همسر سابق آرنهید و حمله‌ی کانوت و جنگجویان بی‌رحمش، درک چالش‌های بزرگتری را پیدا می‌کند. رفتار و گفتار او در این حوادث، نتیجه‌ی رنج و بردباری بیشتر در تمام سال‌های بردگیش است، نه تنها در مزرعه بلکه در زنجیره‌ی پوچ و دردناکی که از آن دور است. به همین دلیل، تورفین توانسته است با دور مهارت‌های جنگی خود، حصاری غیرقابل‌نفوذ برای خود بسازد و در مرحله‌های سخت درگیری با ضدیت‌های اطرافش، قصد آسیب رساندن به دیگران را ندارد. این نحوه‌ی رفتار تورفین، توسط ما پذیرفته و بهترین لحظات این فصل از انیمه از قلب وجود او زاده می‌شود.

تورفین در حال حاضر به عنوان یک سالکی به سمت مقصد پیشرفت می کند و در مسیر خود باید به سیر و سلوک خود اهتمام بیشتری بدهد. در فصل دوم انیمه Vinland Saga، به جای تمرکز بر زنده ماندن، تمرکز به درک مفهوم زندگی و کردن آن می‌پردازیم. تورفین از واقعیت خود به عنوان یک شخص صلح طلب و آزادی خواه تغییر کرده است و تأثیرگذاری او بر روی اطرافیانش مانند کاشت بذر امید در زمین‌ها به خاطر روزهای سخت گذشته است که گاهی غیرقابل کشت بوده‌اند.

اگر در بین نگهبانان فصل دوم انیمه Vinland Saga به نام‌های مار، گورکن، روباه و مامولک برمی‌خوریم، داستان نهایتا به تأثیر مهم اعتقاد بزرگ تورفین در سکانسی که هبی (مار) بالاخره با صدای بلند نام واقعی خود را برای تورفین فریاد می‌زند اشاره دارد. حتی اولمار، که پایه گذار آرامش مزرعه به هم ریخته می‌شود، نهایتا هدفش از زندگی را مشتاقانه پیدا می‌کند. به عبارت دیگر، ویلند ساگا در پایان به محفلی برای نمایش یک درام خونین تبدیل می‌شود که برای متوقف کردن درد و رنج آن، نیاز به شخصیت‌هایی است که یک بار تمام این مسیر بیهوده را طی کرده‌اند.

به همین دلیل صحبت‌های مهم تورفین با کانوت برای جلوگیری از نابودی مزرعه‌ی کتیل به یک درخشش خیره‌کننده از رویش بذر امید در جمع‌بندی این فصل تبدیل می‌شود. جایی که تورفین بالاخره در آن به یک «جنگجوی واقعی» تبدیل می‌شود و به تفسیری داستان Farmland Arc تبدیل به Farmland Saga شده است. زمین حاصلخیزی که سفر طولانی تورفین برای رسیدن به رویای تشکیل مرزهایی بدون جنگ و دشمن و غرق در صلح و آرامش از آن آغاز می‌شود.

به همین جهت، مکالمات مهم تورفین با کانوت در راستای جلوگیری از نابودی مزرعه کتیل، تبدیل به یک درخشش فوق‌العاده از رشد و توسعه بذر امید در خلاصه‌بندی فصل دوم انیمه Vinland Saga می‌شود. این جا که تورفین نهایتا به یک “جنگجوی واقعی” تبدیل می‌شود و داستان Farmland Arc با تفسیری جدید به Farmland Saga تبدیل می‌شود. این زمین حاصلخیز، که سفر طولانی تورفین برای تحقق رویای تشکیل مرزهای بدون جنگ و دشمن و غرق در صلح و آرامش از آن آغاز می‌شود.