جیسون استاتهام در تاریخ بیست و ششم ژوئیه ۱۹۶۸ متولد شایربروک، واقع در شمال شرقی دربی شر انگلستان شد. او که در این مقاله بیوگرافی وی را بررسی میکنیم، فرزند ایلین، یک رقصنده و بری، یک دست فروش بود. پدر و مادر جیسون گاهی اوقات در رستورانها و کلوپها به خوانندگی مشغول بودند.
دوران نوجوانی جیسون استاتهام را او با وینی جونز، یک بازیکن فوتبال حرفهای سپری کرد. وینی بعدها به فوتبالیست حرفهای تبدیل شد و حتی دو فصل برای تیم مطرح چلسی بازی کرد. به دلیل تأثیر وینی، جیسون به فوتبال علاقهمند شد و به مدت پنج سال برای تیم محلی گرامر اسکول بازی کرد. پس از اتمام این دوره، جیسون تصمیم گرفت به طور کامل فوتبال را کنار بگذارد و به رشتهی شنا و شیرجه مشغول شود.
او به سرعت در این رشته با استعداد بود و به عنوان یک شناگر حرفهای در مسابقات ملی شرکت کرد. در حال حاضر، جیسون به عنوان یک مربی شنا در یک باشگاه محلی فعالیت میکند و به دانشآموزانش نشان میدهد که با تلاش و پشتکار میتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند.
او همچنین به اهمیت ورزش و سلامتی در زندگی افراد توجه میکند و سعی میکند به جوانان این پیام را برساند که ورزش و فعالیت بدنی میتواند بهبودی برای زندگی آنها باشد. جیسون همچنین در اوقات فراغت خود به خیریهها مشغول است و به جامعه خود کمک میکند. او معتقد است که باید به جامعه خود بازگشت داده شود و به کسانی که از او حمایت کردهاند، سپاسگزاری کرد. او به این امید که میتواند به عنوان نمونهای مثبت برای جوانانی که در جستجوی راهی برای دستیابی به اهدافشان هستند، باشد.
وقتی که سایر شناگران از سنین چهار و پنج سالگی به این رشته ورود مییافتند، جیسون از سن پانزده سالگی شروع به یادگیری شنای حرفهای کرد. او تا حدی تمرینات خود را ادامه داد که در نهایت موفق به ورود به تیم ملی شیرجهی بریتانیا شد و به مدت ۱۲ سال عضو آن باقی ماند. جیسون تمام اوقات خارج از مدرسهاش را در مرکز ورزشهای ملی کریستال پالاس به تمرین میگذراند. او در سه دوره المپیک، ۱۹۸۸ سئول، ۱۹۹۲ بارسلونا و ۱۹۹۶ آتلانتا به نمایندگی از تیم بریتانیا به میدان رفت. جیسون به دلیل انضباط، شجاعت و تلاش بی وقفهاش، در طول این مدت توسط مربیان مختلف تحسین و تمجید شد.
در دوران نوجوانی و جوانی، استاتهام ورزشهای مختلفی مانند ژیمناستیک، تنیس، کیک بوکسینگ و اسکواش را تجربه کرد. او همچنین هنرهای رزمی را نیز فرا گرفت. با این حال، با تلاش بیوقفه در دنیای ورزش، استاتهام هرگز موفق به کسب مدال نشد. این واقعه او را به فکر این موضوع انداخت که باید تلاش بیشتری بکند و این عامل، استاتهام را برای رسیدن به موفقیت، به مصممیت بیشتری تشویق کرد. به او آموخته شد که باید برای رسیدن به هدفش، بیشتر از این تلاش کند و این باعث شد که در زمینه ورزش، بهتر و موفقتر عمل کند.
پس از به عنوان یک مدل توسط شرکت مد و لباس French Connection استخدام شدن، جیسون به عنوان نماینده فروشگاههای زنجیرهای این کمپانی انتخاب شد. سخنگوی این فروشگاهها دلیل انتخاب جیسون را به دلیل تطابق حالت مردانه و ظاهر معمولی او با مدل شرکت توصیف میکند. جیسون علاوه بر فعالیت در این شغل، برای تامین درآمد بیشتر به کار پدرش در فروش جواهرات تقلبی و عطرهای بدلی در یک جایگاه در خیابان مشغول شد. در همین حال، در چند موزیک ویدئو برای گروههایی همچون The Shamen و The Beautiful South، نقشهای کوتاهی را ایفا کرد.
در حین فعالیت در عنوان مدل شرکت French Connection، جیسون توسط اطرافیانش به مخاطبان و کارگردان بریتانیایی، گای ریچی، معرفی شد. ریچی در جستجوی یک هنرپیشه با سابقهی فروشندگی برای تکمیل ترکیب بازیگران فیلم قفل، انبار و دو بشکه باروت، جیسون را به عنوان بهترین گزینه برای نقش مورد نظرش انتخاب کرد. او در این فیلم با دوست صمیمی خود، وینی جونز، بازی کرد که همچون خودش، برای اولین بار در یک فیلم حضور داشت.
«قفل، انبار و دو بشکه سیگار» پس از اکران با استقبال چشمگیر مخاطبان و منتقدان مواجه شد. جیسون استاتهام در این فیلم بازی باورنکردنی و طنزآمیزی ارائه کرد. با این حال، او باید دو سال برای نقش بعدی خود که در فیلم «قطع» گای ریچی بود، صبر می کرد. تصویر استاتهام بار دیگر با این فیلم در کنار ستارگان بین المللی مانند برد پیت و بنیسیو دل تورو اکران را زیبا کرد. موفقیت باورنکردنی فیلم منجر به ورود استاتهام به هالیوود شد.
جیسون استاتهام در اولین فیلم هالیوودی خود، یعنی ارواح مریخی، با جان کارپنتر همکاری کرد و در فیلم اکشن تخیلی بیهمتا، به نام The One، نیز با جت لی همبازی کرد. او پس از آن در فیلم جنگ و مجموعه فیلمهای بیمصرفها، دوباره با جت لی به ایفای نقش پرداخت.
اولین وظیفه برجسته جیسون استاتهام در صنعت هالیوود به فیلم ترانسپورتر و بازی جیسون استاتهام در نقش سرباز سابق ارتش به نام فرانک مارتین بر میگردد. فرانک با بهرهگیری از هوش و تواناییهای خاص خود در رانندگی، به عنوان مامور انتقال مشغول به کار میشود و در این حرفه از سه قانون مهم پیروی میکند: اول، عدم تغییر در معاملات؛ دوم، عدم نشان دادن هویت؛ و سوم، عدم باز کردن بستهها. فیلمنامهنویس و کارگردان فرانسوی مشهور، لوک بسون پس از تماشای فیلم بیهمتا، به جیسون خوش آمده و نقش فرانک مارتین را به طور اختصاصی برای او نوشت.
استاتهام، با تجربهای که قبلاً در دفاع شخصی و کیک بوکسینگ داشت، برای نقش جدیدش به آموزش فنون رزمی پرداخت و با دانش خود، سبک منحصر به فردی را خلق کرد. همچنین، مدت زیادی را به یادگیری رانندگی اختصاص داد تا در تصویربرداری، تمام صحنههای اکشن فیلم را بدون استفاده از بدلکار اجرا کند و در صحنههای تعقیب و گریز، خودش راننده ماشین باشد.
پس از اکران فیلم “ترانسپورتر”، علاقهمندان به فیلمهای اکشن به این فیلم توجه خاصی نشان دادند و برای این دلیل، در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸، دو قسمت دیگر از این فیلم ساخته شد. در آن زمان، بسیاری از منتقدان سینما، به تواناییهای فیزیکی استاتهام احترام گذاشتند و او را به عنوان نسخه ای میان وزن وین دیزل توصیف کردند.
در همین سال، جیسون استاتهام نقش مونک، دروازهبان تیم فوتبال زندانیان را در فیلم مین ماشین (Mean Machine) بازی کرد. او برای دستیابی به آزادی، با تیم زندانبانان به رقابت پرداخت. در این فیلم، استاتهام و وینی جونز، کاپیتان سابق تیم ملی انگلستان که برای مشکلاتی از زندان فرار کرده بود، نقش اصلی را ایفا میکردند. همچنین، تعدادی از بازیکنان قدیمی تیم ملی انگلستان نیز در فیلم حضور داشتند، از جمله چارلی هارتفیلد، بازیکن سابق تیم شفیلد یونایتد و برایان گری، بازیکن سابق تیم ویمبلدون و منچستر سیتی.
جیسون استاتهام همچنین در فیلم شغل ایتالیایی (The Italian Job) بازی کرد، که بازسازی فیلمی به همین نام از سال ۱۹۶۹ بود. در این فیلم، او با بازیگرانی همچون مارک والبرگ، شارلیز ترون و ادوارد نورتون همکاری کرد. برای ایفای بهتر نقشش، استاتهام یک دوره ۲ روزه آموزش ریزهکاریهای رانندگی زیر نظر دیمون هیل، قهرمان سابق مسابقات فرمول یک، گذراند و در ادامه به تمرین حرکات مارپیچ پرداخت.
با این وجود، هیچکس از عوامل فیلم نتوانست به سطح شارلیز ترون در این فیلم برسد. جیسون استاتهام در فیلم وثیقه به کارگردانی مایکل مان، حضور بسیار کوتاهی دارد. در این فیلم، شخصیت وی به شخصیت فرانک مارتین در ترانسپورتر اشاره میکند. او در سکانس اول، کیفی را به شخصیت وینسنت با بازی تام کروز منتقل میکند و بدون گفتن کلام اضافی ناپدید میشود. در فیلم تلفن همراه به کارگردانی دیوید آر الیس و نویسندگی کریس مورگان، جیسون استاتهام برای اولین بار در نقش منفی ظاهر میشود. جالب اینجاست که نقش منفی بعدی جیسون در مجموعه فیلمهای سریع و خشمگین با بازی در نقش دکارد شاو رقم میخورد. نویسندگی این مجموعه نیز بر عهدهی کریس مورگان است.
پس از موفقیت دو فیلم اولش، گای ریچی با ساخت فیلم گمگشده (Swept Away) مخاطبانش را ناامید کرد. اما او تصمیم گرفت که با ساخت فیلم جنایی هفتتیر (Revolver)، به حرفهی خود جان دوباره بدهد و به سینمای مخصوصش بازگردد. او برای بازیگر اصلی فیلم، باز هم جیسون استاتهام را انتخاب کرد. این فیلم هرچند در گیشه شکست خورد، اما طرفداران ویژه ریچی از نتیجهی کارش راضی بودند و از بازگشت او به مسیر فیلمسازیش خرسند بودند.
در همین سال، استاتهام در فیلم عاشقانهی لاندن (London) در کنار بازیگرانی مانند کریس ایوانز و جسیکا بیل حضور داشت. جیسون استاتهام در این فیلم، با بازی در نقشی بسیار دراماتیک و با توانایی، موفق به جلب توجه مخاطبان شد و با وجود کلاهگیس مضحکی که برای نقشش استفاده شده بود، بازی بسیار قابل تحسینی ارائه داد.
کرانک (Crank) با کارگردانی مارک نولدین و برایان تیلور، یک فیلم اکشن بدون وقفه با رگههایی از کمدی تیره است. در این فیلم، جیسون استاتهام نقش چو چلیوس، یک آدمکش بازی میکند که پس از تزریق نوعی سم به قلبش، مجبور است همیشه در حال حرکت باشد. اگر تحرکش کم شود، سم باعث کما میشود. اولین بار که جیسون این نقش را در نظر گرفت، احساس میکرد که نمیتواند به اندازه کافی جذاب باشد و تماشاگران را سرگرم کند. اما نولدین و تیلور از او خواستند که بدون نگرانی، فقط در حال حرکت باشد، زیرا با توجه به رویدادهای فیلم و دیالوگها، نقش جیسون استاتهام نیز به طور ناخودآگاه جذاب خواهد بود.
در سال ۲۰۰۹، فیلمی با عنوان “کرانک: ولتاژ بالا” به نمایش درآمد. این فیلم قسمت دومی از سری کرانک بود، اما موفقیتی مانند قسمت اول به دست نیاورد. در این قسمت، با ریتم دیوانهوار، نولدین و تیلور در مدت ۳۰ روز، بیش از ۳۰۰ ساعت فیلم گرفتند و بعد از تدوین، آن را به ۹۶ دقیقه کوتاه کردند. در هر دو قسمت کرانک، تمام صحنههای جیسون استاتهام مبارزه و رانندگی با اتومبیل، بدون استفاده از بدلکار و توسط بازیگران انجام شد.
در فیلم پادشاه: داستان محاصره سیاهچال، کارگردانی اوه بول، جیسون در نقش قهرمان اصلی حضور پیدا کرد. این فیلم بر اساس بازی Dungeon Siege تهیه شده و بول، با تجربهای طولانی در تبدیل بازیهای ویدئویی به فیلمهای سینمایی، این فیلم را به این شکل کارگردانی کرد که به دلیل جلوههای ویژهی مصنوعی و فیلمنامهی پراشکالش، موفقیتی در آن به دست نیاورد.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی مارگو رابی | از شهرت با جوخه انتحار تا رقابت با اوپنهایمر
فیلم “The Bank Job”، کارگردانی شده توسط راجر دنالدسون، یکی از برترین آثار جیسون استاتهام محسوب میشود. در این فیلم، جیسون استاتهام نقش مالک یک گاراژ اتومبیل را بازی میکند که به دلیل مشکلات مالی، تصمیم به سرقت از بانک میگیرد. اما با کشف اسنادی که حاکی از فساد اخلاقی و مالی مقامات کشور است، این پرونده به یک بحران جدی تبدیل میشود.
فیلم “The Bank Job” در واقع بر اساس داستان واقعی سرقت خیابان بیکر در لندن در روز یازدهم سپتامبر ۱۹۷۱ الهام گرفته شده است. در طول این حادثه، آبروی پلیس، مقامات بریتانیایی و حتی خانواده سلطنتی به خطر میافتند. اما به دلیل حفظ امنیت ملی، مقامات کشور از رسانهها و روزنامهها خواستند که از پیگیری این ماجرا و انتشار اخبار مربوط به آن خودداری کنند.
در این فیلم، دونالدسون تلاش میکند با ترکیب آن با داستانی هیجانانگیز و پرتعلیق، بخشی از حقایق تاریخی بریتانیا را که کمتر مورد بررسی قرار گرفته بود، فاش کند. آرماند وایت، منتقد نیویورک پرس، پیشرفت سریع دونالدسون را می ستاید و در نقد فیلم «اتهام» از جیسون استاتهام به عنوان یک ستاره واقعی و موفق ترین بازیگر اکشن معاصر یاد می کند.
فیلم مسابقهی مرگ به کارگردانی پل دبلیو. اندرسون، با بازی جنسن ایمز، که قبلاً قهرمان مسابقات اتومبیلرانی بود، داستان مردی را روایت میکند که پس از کشته شدن همسرش، به دنبال انتقام در زندان قرار میگیرد. جیسون استاتهام در زندان در یک مسابقهی اتومبیلرانی غیرقانونی شرکت میکند که الهام گرفته از مسابقات گلادیاتور است، و در آن، رانندگان برای بقا و برنده شدن به دیگر رانندگان حمله میکنند. راجر کورمن، که در سال ۱۹۷۵، فیلم درجهی B مسابقهی مرگ ۲۰۰۰ (Death Race 2000) را با داستان مشابه تهیه کرده بود، با همکاری تام کروز، این فیلم را تولید کرد.
پس از تعیین کورمن به عنوان تهیه کننده اجرایی پروژه، او تنها شرط حضور تام کروز در فیلم را پذیرفت، به عنوان نقش اصلی و قهرمان داستان. اما کروز، دوست نداشت فیلمنامه را به همین شکل بپذیرد و درخواست تغییراتی را داشت. به همین دلیل، او از کار کنار گذاشته شد و جان استاتهام جایگزین او شد.
البته بعداً کروز به ترکیب تهیه کنندگان بازگشت. جیسون استاتهام هم برای بازی نقش ایمز، تحت آموزش یکی از افسران نیروی دریایی قرار گرفت و تمرینات بدنسازی سختی را انجام داد. و با توجه به اینکه فیلم مارگ (Death Race) مانند فیلم ترانسپورتر (The Transporter)، ترکیبی از صحنههای مبارزه و صحنههای رانندگی بود، تمرینات سختی را در این زمینه نیز از سر گذراند.
فیلمسازان از جیسون استاتهام خواستند که نقش ایمز را به گونهای بازی کند که هیچ شباهتی به فرانک مارتین در فیلم ترانسپورتر نداشته باشد. برای بهتر درک حال و هوای زندان، او به همراه اندرسون به زندان مخوف و معروف کورکوران در کالیفرنیا سفر کردند و تحقیقات گستردهای درباره فرهنگ و رفتار زندانیان و نحوه نگهداری آنها را آغاز کردند.
در میان سال ۲۰۰۸، خبر ظهور جیسون استاتهام در نقش اصلی فیلم The Grabbers که الهام گرفته از فیلم معروف گنجهای سیرا مادره بود، به ژانت پیپلز و دیوید، نویسندگان فیلم Twelve Monkeys، رسید و آنان نیز به کار نگارش فیلمنامه پرداختند. استاتهام این فیلم را مانند شاهکار جان هیوستون، داستانی درباره حرص و طمع توصیف کرد و نشان داد که چگونه زیاده خواهیهای انسان میتواند او را به حد هوشیاری برساند.
با این حال، ساخت فیلم تا به امروز به دلیل دلایلی مشخص نشده، ممکن نشده و در این شرایط باید دید که آیا استاتهام در سالهای آینده به شکلی مشابه با آنچه هامفری بوگارت در گنجهای سیرا مادره، در گذشته بازی کرده بود، مشاهده خواهد شد یا خیر؟
جیسون استاتهام در ادامه دعوت از سیلوستر استالونه، در فیلم “بیمصرفها” (The Expendables) به همراه بازیگران مشهور اکشن همچون دولف لاندگرن و جت لی قرار گرفت. او همچنین در دو قسمت بعدی این فیلم با ستارگانی نظیر آرنولد شوارتزنگر، بروس ویلیس، چاک نوریس، مل گیبسون، وسلی اسنایپز، آنتونیو باندراس، هریسون فورد و ژان کلود ون دام همبازی شد.
“مکانیک” (The Mechanic) به کارگردانی سایمون وست، نسخهی بازسازی شدهای از فیلمی با همین نام محصول سال ۱۹۷۲ بود که در آن جیسون با نقش آدمکشی به نام آرتور بیشاپ درخشید. این نقش قبلا توسط چارلز برانسون بازی شده بود. این فیلم، علیرغم عدم دستیابی به موفقیت تجاری بزرگ، ۵ سال بعد تحت عنوان “مکانیک: رستاخیز” (Mechanic: Resurrection) به دنبالهی خود روانهی سینماها شد.
چند فیلم بعدی جیسون استاتهام، از جمله امن و قاتل زبده، در گیشه با موفقیت متوسطی مواجه شدند و توانایی جذب توجه بیشتری را نداشتند. فیلم هوم فرانت، که به عنوان یکی از قسمتهای مجموعه فیلمهای رمبو بود و سیلوستر استالونه فیلمنامهاش را سالهای قبل نوشته بود، اصلاحات بسیاری پس از ساخت نشدن آن، به دست استاتهام افتاد و او هم پس از توافق با حضور در نقش اصلی، در این فیلم بازی کرد. با وجود استفاده از بازیگران معروف مثل جیمز فرانکو و وینونا رایدر، هوم فرانت با بازخوردهای مناسبی مواجه نشد و همچنین در گیشه هم شکست خورد.
در فیلم پارکر به کارگردانی تیلور هکفورد، جیسون استاتهام نقش یک خلافکار را بازی میکند که پس از انجام یک سرقت میلیون دلاری، به خیانت همدستانش میپیوندد. شخصیت بیرحم پارکر در دنیای ادبیات، در ۲۴ رمان از مجموعه آثار دونالد ای. وستلیک، حضور پیدا کرده است و تا به امروز، اقتباسهای متعددی از داستانهای او ساخته شده است. از جمله مهمترین آنها میتوان به فیلمهای نقطه پوچ با بازی لی ماروین و تقاص با بازی مل گیبسون اشاره کرد. با این حال، پارکر، نخستین فیلمی است که بر اساس رمانهای وستلیک، با نام اصلی شخصیت او، ساخته شده است.
هنگام انتخاب بازیگران برای قسمت ششم از مجموعه فیلمهای سریع و خشن، جیسون استاتهام برای نقش منفی اصلی، یعنی اوون شاو، انتخاب شد. اما او به دلیل تعهداتش در دو فیلم پارکر و وایلد کارد، قادر به بازی در این نقش نبود. در نهایت، او به عنوان کوتاهترین برادر اوون، یعنی دکارد شاو، در فیلم ظاهر شد. دکارد در ادامه، در فیلمهای خشن ۷ و سرنوشت خشمگین، به یکی از شخصیتهای اصلی داستان تبدیل شد.
فیلم جاسوس به کارگردانی پل فیگ، به طرزی سرسختانه به سری فیلمهای جاسوسی جیمز باند انتقاد میکند. در این فیلم، جیسون استاتهام نقش ماموری با اعتماد به نفس و عصبی را بازی میکند که با هر اقدام خود، مشکلاتی را به دنبال دارد. پل فیگ، طرفدار وفادار فیلمهای جیسون استاتهام، اعلام کرده است که نقش ریک را به طور ویژه برای جیسون نوشته است. این نقش ترکیبی از شخصیتهای مانند جان رمبو و بازرس کلوزو (شخصیت کارآگاه در فیلمهای پلنگ صورتی) است. فیلم جاسوس پس از نمایش با استقبال خوب منتقدان مواجه شد و در بازار نیز موفقیت چشمگیری داشت. همچنین، جیسون در این فیلم نقش کمدی استاتهام را با تحسینهای فراوان بازی کرد.
تازهترین فیلم اثارجیسون استاتهام ، مگ (Meg)، با بودجهی ۱۵۰ میلیون دلار به عنوان یک فیلم هیجان انگیز عرضه خواهد شد. این فیلم، پس از سری فیلمهای سریع و خشن (Fast & Furious)، با پرهزینهترین فیلم کارنامهی جیسون، نقش جوناس تیلور را بازی میکند. جوناس، یک افسر نیروی دریایی و متخصص غواصی است و با مواجهه با مگالودون (بزرگ دندان)، تلاش میکند تا دیگران را متقاعد کند که به واقعیت پشت آنچه که دیده است، پی ببرند.
با این حال، به دلیل اینکه نسل این کوسهها بیش از یک میلیون سال است که منقرض شده، هیچ کس به حرفهای او اعتقاد نمیکند و او را دیوانه میدانند. جوناس به همین ترتیب، برای اثبات ادعایش، به کار باستانشناسی مشغول میشود و تحقیقات گستردهای دربارهی مگالودونها آغاز میکند. در همین حال، گروهی از دانشمندان چینی در حین تحقیقات خود در اقیانوس، توسط یک مگالودون بزرگ با اندازه ۷۰ فوت (۲۱ متر) اسیر میشوند و جوناس تمام تلاش خود را میکند تا آنها را نجات دهد.
در طول دو دهه حضور خود در صنعت سینما، جیسون استاتهام در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی در نقشهای اصلی و مکمل به هنرنمایی پرداخته است. در این مدت، او پیشنهادات بازی در چندین نقش مختلف را نیز رد کرده است، از جمله نقش مامور ۴۷ در فیلم هیتمن (Hitman) و کوپر در سربازان سگی (Dog Soldiers). همچنین، او پیشنهاد بازی در نقش چارلز برانسون در فیلم برانسون (Bronson) به کارگردانی نیکلاس ویندینگ رفن را نیز رد کرد، که این نقش در نهایت به تام هاردی رسید و او نیز با بازی هنرمندانهاش، نام خود را به عنوان بازیگری توانا بر سر زبانها انداخت.
جیسون استاتهام هرگز در مصاحبه های خود برای صحبت در مورد زندگی شخصیش اقبالی نداشته است و از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۴ با کلی بروک، مدل و بازیگر انگلیسی، رابطه داشته است. در سال ۲۰۱۰، در جشنواره موسیقی کواچلا، او رابطه خود را با رزی هانتینگتون وایتلی، مدل و بازیگر مشهور، به صورت عمومی اعلام کرد.
آنها در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۶ نامزدی خود را اعلام کردند و در ژوئن ۲۰۱۷، پسرشان جک اسکار را به دنیا آوردند. او به اتهام خرید خانه ای به مساحت ۳۰۰ متر مربع در شهر ساحلی مالیبو در غرب لس آنجلس مطرح شده است که برای آن ۱۰.۶۲۵ میلیون دلار پرداخت کرده است. همچنین، جیسون استاتهام صاحب خانه ای به مساحت ۲۰۰ متر مربع در هالیوود هیلز است که در سال ۲۰۰۵ آن را با قیمت ۲.۴ میلیون دلار خریداری کرده است.
7 پاسخ
عجب بازیگر خفنیه
یکی از خفن ترن ها
عالی بود فیلماش خفنن
جدیدا فیلم زنبور دار رو بازی کرده خیلی باحاله
عجب اباهتی داره این بازیگر
یکی از بهترین بازیگرای دنیاست
یکی از شخصیت هاس محبوبمه