شاهزاده ایرانی: تاج گمشده فقط یک بازگشت ساده برای شاهزاده ایرانی عزیزمان نیست، بلکه بازگشتی است که می تواند آینده ای روشن را برای این سریال دوست داشتنی نوید دهد. همراه با بررسی و تحلیل بازی، نگاهی به معشوق بیندازیم.
prince of Persia فرنچایز، یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین بازی های یوبی سافت و در کل صنعت بازی، بدون این سری، شاید فرنچایز محبوب Assassin’s Creed هرگز متولد نمی شد و چه کسی می توانست نسخه های کلاسیک این بازی را فراموش کند. فرنچایز محبوب یا Sands of Time؟ متاسفانه شاهزاده ایرانی سال هاست که تحت الشعاع دیگر بازی های یوبی سافت قرار گرفته است و وضعیت عجیب بازسازی اعلام شده تنها این ادعا را تایید می کند.”
هنگامی که برای اولین بار با بازی Prince of Persia: The Lost Crown آشنا شدیم، برخی از ما با اندکی تردید و سنگدلی برای قضاوت کردن آن روبرو شدیم. ما حیران شده بودیم که چرا سازندگان این بازی را به صورت دوبعدی طراحی کرده بودند. اما پس از تجربهی تقریبا ۳۰ ساعته با بازی The Lost Crown، مطمئن هستم که این بازی بسیار پراستناد و حرفهای است و مانند ققنوسی است که از زیر خاک خود برخواسته تا دوباره پرنس را به بالای محبوبیت برساند. لطفا ابتدا ویدیو بررسی بازی را تماشا کنید:
بهترین توصیف برای بازی The Lost Crown، نسخهای ایرانیزهتر از پرنس آو پرشیا است. با اینکه نام ایران در بازیهای قبلی این سری همیشه حضور داشت، اما اغلب احساس میشد که فضای روایت و تأثیر غالب آنها از حال و حوصله عربی یا حتی غربی بوده است. اما نسخه جدید بازی از ابتدا نشان میدهد که سازندگان آن به خوبی تاریخ و فرهنگ ایران باستان آشنا بودهاند و سعی کردهاند داستان را بر اساس آنها ارائه دهند.
همه چیز با حمله سپاه کوشانیان به ایران آغاز میشود. در حالی که بوی شکست و ناامیدی در میدان جنگ فراگرفتهاست، جنگجویان گارد جاویدان، بهترین مبارزان ایران، وارد نبرد میشوند و سرنوشت را تغییر میدهند. سارگون، شخصیت اصلی بازی، یکی از اعضای این گارد است. پس از شکست سردار کوشانی، او به احترام و عزت بالایی میرسد. اما این شادی برای طولی نمیماند و با دزدیده شدن شاهزاده غسام، گارد جاویدان مجبور به سفر به کوه قاف میشود؛ کوهی که از دل افسانهها و ادبیات ایرانی برخاستهاست.
ماجرای بازی The Lost Crown پر از رمز و راز و شگفتی است. شاهزاده ایرانی در ابتدای بازی به طور ناگهانی ربوده می شود و با پیشرفت داستان، ماجراهای غیر قابل پیش بینی و عجیبی برای او رخ می دهد. این بازی مترویدوانیا، با توجه به ماجراها و رازهایش، دارای داستان پیچیده و جذابی است.
نقد بازی اساسینز کرید میراژ (Assassin’s Creed Mirage) | با هدف بازگشت به ریشه
از جمله، قصههای شاهنامه، ملکوت و ملکان، و میترا چهرههایی هستند که در داستان سارگون مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، باورها و باستانیهای مردم ایران نیز در داستان به تصویر کشیده میشوند، به طور مثال، باور در بزرگی و قدرت صدف و نقش آن در ماجراها. در نهایت، از پشت صحنههای داستان نیز میتوان به تاثیرات فرهنگ و تاریخ ایران بر روی آن اشاره کرد، که باعث میشود داستانی متفاوت و جذاب برای خواننده به وجود آید.
با مواجهه با این عوامل، به ویژه برای ایرانیان، بازی The Lost Crown بسیار جذاب است و این نکته باعث میشود تا تیم حرفهای از دوبلورهای ایرانی با صداگذاری فارسی رسمی، تهیه کننده این بازی باشند. بازیگران صداپیشه به خوبی نقشهایشان را ایفا کرده و حضور بازیگران مشهور باعث شده تا دوبله با کیفیت بالا ارائه شود. این بازی با داستان پرجزییات و پیچیدگیهای فراوان، و در نهایت با یک پایان مناسب، نشان میدهد که در این زمینه به خوبی موفق بوده است.
بازی خارق العاده The Lost Crown، با استفاده از گیم پلی عمیق و مبهم، سبک مترویدوینیا را به نحوی منحصر به فرد تلفیق کرده است که جذابیت و تمجید زیادی را به بازی داده است. مهارت و دانش سازندگان این بازی در زمینه سبک مترویدوینیا و عناصری که همیشه بازیهای شاهزاده ایرانی را تعریف میکردند، باعث شده تا دنیای بازی گسترده و جذابی به وجود آید. با این حال، با توجه به طراحی خلاقانه مکانیکها و جزییات، حوصلهسربری از دنیای بازی جلوگیری شده است. خبر خوب این است که The Lost Crown با بازتاب خلاقیت خود، این امر را به خوبی اجرا کرده است.
ابتدا، تنوع محیطها در بازی سارگون، که به طول ۲۵ ساعت تجربه میشود، از تکرار و یکنواختی جلوگیری میکند. از آغاز بازی در عمارتی با معماری ایرانی و خاورمیانهای، به مرور زمان، جهان بازی به جنگلهای مرموز، فاضلابهای گرفتهشده و تاریک، و حتی جهانهایی که مرز بین خیال و واقعیت در آنها به باریکی یک تار مو است، گسترش مییابد. اما نکتهی مهم دربارهی این محیطها، ویژگیهای آنهاست که در هر کدام از آنها چالشهای متنوعی برای گیمر وجود دارد، از جمله پلتفرمینگ و مبارزههای دشوار و هیجانانگیز.
با توجه به سخت گیری من و تحلیل کردن عیب و نقص های گیم پلی بازی The Lost Crown، می توانم در ابتدا به طور سریع و آهسته به نقطه ای اشاره کنم که سارگون هنوز قادر به اکتشاف و مبارزه نیست، که این باعث می شود گیم پلی این بازی در ابتدا به نظر ساده و تکراری بیاید. اما پس از گذشت نیم ساعت یا یک ساعت اول، وضعیت بهتر می شود و علاقه مندی به جزئیات گیم پلی بازی به مرور زمان افزایش می یابد.
بیشتر بخوانید: نقد بازی Best Fiends | بهترین بازی افلاین
اگر به گذشته برگردیم و نگاهی به نسخه های محبوب شاهزاده ایرانی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که گیم پلی این سری با ترکیبی مناسب از پلتفرمینگ و نبردهای هیجان انگیز، بسیار جذاب بوده است و نسخه جدید نیز با بهره گیری از المان های مترویدویانا، این دو عنصر اصلی را به خوبی ترکیب کرده است.
در هر محیط بازی متنوع، چالشهای پلتفرمینگ ابتدا منتظر مخاطب است. این چالشها به انواع تلههایی تبدیل میشوند که میتوانند جلوی پیشرفت شما را مسدود کنند. برای پشت سر گذاشتن این تلهها، مهارتهای سارگون و سرعت مناسبی لازم است. برخی از این پازلهای بازی با طراحی هوشمندانه، لذت حل کردن آنها را برای شما دوچندان میکنند. پس از بهدست آوردن مهارتهای حرکتی شخصیت اصلی، باید با خلاقیت و استفاده از موقعیتهای مناسب، این پازلها را پشت سر بگذارید.
در جهان بازی، مکانهای پنهان و جانبی وجود دارند که معمولا به دنبالشان میگردید تا با پیدا کردن آنها به ماموریتهای فرعی و پاداشهای ارزشمند دست پیدا کنید، یا به اطلاعات مهمتری درباره داستان و جهان بازی برسید. نامهای ایرانی بسیاری از این مکانها را جذاب میکنند و باعث میشوند تا در حالتی که به پیشرفت در داستان اصلی تمرکز دارید، لذت بیشتری از بررسی این محیطها و کشف آنها داشته باشید. شخصیتهای سارگون، قیس و لیلا دو شمشیرزن هستند و با تمرین و یادگیری انواع کمبو و حرکات، مبارزات بازی را به سطح پیشرفتهای میرسانند. این ویژگی، به عنوان مکملی برای طراحی عالی جنبههای پلتفرمینگ بازی و سیستم غنی مبارزهها، تجربهی بازی را تکمیل میکند.
به عنوان مثال، با استفاده از ترکیب کلیدهای ضربه به جهتهای مختلف، نوع ضربه تغییر میکند و شما میتوانید دشمن را به سمت آسمان پرتاب کنید و با توجه به حرکاتشان حسابشان را بکنید. اما بهتر است همیشه به دشمن نزدیک نشوید و در مسافت مناسبی باشید تا بهتر بتوانید از ترفندهای حرکات آنها استفاده کنید و ضربات آنها را پیشبینی کنید. همچنین، در هنگام مبارزه با چند دشمن، مهارت اصلی این است که تمرکز خود را روی یکی از آنها تمرکز کنید و سعی کنید او را سریعتر شکست دهید تا تعداد دشمنان کمتر شود و بتوانید بهتر با آنها بجنگید.
توسعه دهندگان بازی The Lost Crown، به خوبی مسیری را برای پیشرفت و توسعه شخصیت اصلی بازی در نظر گرفتند. به عنوان مثال، در طول بازی، میتوانید کمانی را پیدا کنید که میتوانید از آن در چندین روش مختلف استفاده کنید و به ترفندهای جدیدی در رزم وارد شوید یا با مراجعه به آهنگر، قدرت شمشیر و کمان خود را افزایش دهید. با استفاده از درختهایی که به عنوان نقاط امنیتی عمل میکنند، میتوانید گردنبند سارگون خود را شخصیسازی کنید که در آن انواع مختلفی وجود دارد و میتواند مهارتهای جدیدی به سارگون اضافه کند یا مبارزات در لحظات مرگ را برای شما آسانتر کند.
با ترکیب مناسب اسلحهها و انتخاب مناسب جریان نبرد، میتوانیم بهترین عملکرد را در بازی داشته باشیم. هر چند که این بازی هیجانانگیز و پر از تنوع است، اما باید به صحبتهایی که درباره آن شدهاند، توجه کنیم و سعی کنیم تا با راههای مختلف به واقعیت، به همان سادگی که در بالا اشاره شد، نگاه کنیم. مهمتر از همه، باید به تمام اصول مبارزه با جزئیات مختلف توجه کنیم و با استفاده از تجربه و ترکیب مناسب اسلحهها، بهترین حرکات را برای شکست دشمنان انتخاب کنیم. در نهایت، باید به خلاقیت و ابتکار خود اعتماد کنیم و با استفاده از اصطلاح مش دکمهها، نبردها را به سمت پیروزی ببریم.
اگر از بازیهای چالشبرانگیز لذت نمیبرید، ممکن است بازی The Lost Crown برایتان دشوار باشد. اما در سطح متوسط، این بازی چالشهای جالبی دارد که من به شخصه از آنها لذت میبرم و آزاردهنده نیستند. اما اگر با سبک مترویدوینیا آشنا نیستید، میتوانید سیستم درجه سختی بازی را تنظیم کنید تا بازی برایتان راحتتر شود و بازی را به سلیقه خودتان تنظیم کنید.
بعد از پایان بازی The Lost Crown، شما قادر هستید به دنیای آن بازگردید و کارهای باقی مانده خود را انجام دهید. اما ای کاش بازی همچنان حالت هایی مانند باس راش را در نظر می گرفت. همچنین، از نظر فنی، The Lost Crown به اندازه یک اثر درجه یک قرار ندارد و به ویژه وقتی که دوربین روی شخصیت ها زوم می کند، کیفیت بافت ها به طور کامل حفظ نمی شود. با این حال، این نقص با تنوع در طراحی و پس زمینه های پر جزئیات جهان بازی به طور قابل توجهی جبران می شود. همچنین، موسیقی بازی نیز دقیقاً مانند صداگذاری های آن، دارای کیفیت بالایی است.
وظیفه ساخت موسیقی در بازی Ori، به عهده آهنگساز میباشد و استفاده از سازهای ایرانی در اکثر مواقع، نواهایی مناسب با فضای بازی را ایجاد میکند. در بخشهای باس فایت، نواها با ریتم تندتری اجرا میشوند که میتواند احساس هیجان نبرد را بهتر به نمایش بگذارد. با توجه به توضیحات فوق، میتوان نتیجه گرفت که بازی Prince of Persia: The Lost Crown با تمام ویژگیهای اشاره شده، در مقابل بسیاری از بازیهای بزرگ یوبیسافت در سالهای اخیر قرار دارد.
این شرکت با بیشترین تعداد بازیهای خاطرهانگیز در کارنامه خود، اما در اکثر بازیهای اخیر، از یک سیستم قدیمی و معمولی استفاده کرده است که فقط در جهانهای مختلف به کار گرفته شده و ظاهر آن در هر بازی تغییر میکند.
با توجه به موضوع، فکر میکنم شرکت یک شاهزاده ایرانی در نسخه جدید یک بازی اکشن سوم شخص ممکن است با مشکل یکنواختی روبرو شود. اما بازی The Lost Crown با ایدههای خلاقانه و اضافه کردن المانهای مترویدوینیا، مشکل را به طرز جذابی حل کرده است. تیم توسعه با ارائه تجربهای فوق العاده و هیجانانگیز، برای طرفداران بازیهای ماجراجویی و علاقهمندان به بازیهای ویدیویی، تجربهای لذتبخش و هیجانانگیز ارائه دادهاند. این بازی یک آغاز خوب برای سال ۲۰۲۴ است و قطعاً توصیه میشود که تمام گیمرها آن را تجربه کنند.
3 پاسخ
بازیش خوبه
عالیه بازیش
بازی خوبیه