فیلم پنجه آهنی” در دسته الگوی غالب درامهای ورزشی قرار دارد و به داستان موفقیتها و تراژدیهای خانواده وان اریک میپردازد، که بهانهای است برای بررسی تجربهی غمانگیز و پرفراز و نشیب مرد بودن در “فیلم پنجه آهنی”.
فیلم پنجه آهنی با یکی از بهترین صحنه های شروع سال ۲۰۲۳ سینما آغاز می شود؛ یک رینگ کوچک کشتی با تعدادی صندلی که دور آن قرار گرفته اند در یک تاریکی محاصره شده و تحت نور شدید، از دور جدا شده است. این تصویر به تدریج تاریک تر و تاریک تر می شود، تا نهایتا به نمایی آهسته و نزدیک از چهره برافروخته و بدن عریان مرد جا افتاده و قدرتمندی که به نحوی وحشیانه وحشتناک، ضرباتی را بر سر دشمنش می زند، تبدیل می شود.
این انتقال تصویر اول به تصویر دوم، نمایی سوم هم به نمایش می گذارد؛ انگار مرد خشمگین به وسیله رینگ مبارزه، تسخیر شده است و بی دلیل، خشونتی وحشیانه را بر دشمنش اعمال می کند.
در فیلم پنجه آهنی، مرد خشمگین، فریتز وان اریک، کشتیکجکار مشهور دههی شصت میلادی و پدرسالار خانوادهی بزرگ وان اریک است. او به تاریخ کشتی حرفهای آمریکا، جایگاهی نمادین دارد. این جایگاه نمادین، ناشی از موفقیتهای پرشمار و محبوبیت بیحد و حصر خانواده است، اما همچنین با تراژدیهای بزرگ و باورنکردنی نیز همراه است. این تراژدیها که با عنوان «نفرین وان اریک» شناخته میشوند، سایهای بر روی موفقیتهای خانواده انداختهاند. در این خانواده، شش پسر بودند که پنج تن از آنها پیش از پدرشان درگذشتند.
نقد سریال کارآگاه حقیقی، فصل 4 | فصلی مهیج
تراژدی و تنوع رویدادهای دراماتیک در داستان خانواده وان اریک به اندازهای بزرگ است که شان دورکین، برای نوشتن فیلمنامه فیلم پنجه آهنی، یکی از این رویدادها را نادیده گرفته است. با استثنای کوین (زک افران)، کری (جرمی الن وایت)، دیوید (هریس دیکنسون)، مایک (استنلی سیمونز) و جک (پسر کوچک خانواده که در همان کودکی فوت میکند)، خانواده وان اریک دیگر پسری به نام کریس داشت که قبل از کری به دلیل تیراندازی به سر خود از دنیا رفت. برای به حداقل رساندن حجم بزرگ داستان و کاهش تلخی واقعیت، فیلمساز این تراژدی را نادیده گرفته است.
نقطه تمرکز فیلمنامه فیلم پنجه آهنی، انتخابی مهم است. در حقیقت، به وضوح مشاهده میشود که ورزشکار موفق تر خانواده وان اریک، کری است، اما دورکین در عوض، کوین را به عنوان قهرمان داستان خود انتخاب میکند. این انتخاب دلایل خاصی دارد؛ از جمله اینکه کوین تنها پسر خانواده است که هنوز زنده و سالم است و در مقابل تمام تراژدیهایی که در خانواده اتفاق افتاده، تنها باقی مانده است. او به عنوان شاهد نزدیک، تمام تلخیهای این تراژدیها را از نزدیک مشاهده کرده است. به همین دلیل، او میتواند به عنوان یک داور خارجی، تصمیم نهایی را درباره شکستن چرخ معیوب میراث پدری بگیرد.
با تماشای جذابیت و قدرت جوانان پرشور خانواده، متوجه میشویم که در داستان وان اریکها، دورکین تصویری از تقابل ارائه داده است. این تقابل بین بزرگترین فرزندی که در خانواده برای زندگی میجنگد و پدر ستمگر و سلطهطلبی که مانند یک شبباز خیمه، همه چیز را کنترل میکند است. اگر به عنوان من، طرفدار سریال وراثت باشید، احتمالاً به این فکر میکنید که آیا فیلم پنجه آهنی نیز یک تراژدی شکسپیری است؟ آیا دربارهی وراثت یک پادشاه افول کرده برای فرزندانش است؟
نقد فیلم ستاره امریکایی | یک قاتل که به ته خط رسیده
یک انتخاب هوشمندانه است که دورکین، با شروع داستان از فریتز، به خواننده دو معنای تماتیک غنی از «نفرین وان اریک» را ارائه میدهد. این نفرین در ابتدا، فرزند ناکام پدر است که بارِ کمرشکن رویاهایش را روی شانههای پسرانش تحمیل میکند. او برای همیشه با فرزندانش متحد میشود و آنها را ملزم به پیروزی در همان مسیری که خودش آغاز کرده است میداند. دورکین، برای نمایش زندان ترسناکی که فریتز فرزندانش را در آن آسیب میدهد، ایدههای بیانی خیرهکنندهای دارد.
نزدیک به نصف فیلم پنجه آهنی، فریتز با جدیت زمین را میکند و نمای لوانگل از او را در این لحظه مشاهده میکنیم. این نما با تصویر ابتدای فیلم پنجه آهنی از مرد جاهطلب، شباهت زیادی دارد. بعد از این لحظه، فریتز به سراغ کری میرود و به او اطلاع میدهد که موعد ورودش به رینگ فرا رسیده است. فیلمساز با تمهید بیانی واضح، نشان میدهد که فریتز در آن لحظه مهم، گور فرزندان خود را کنده است.
لحظه بعدی یک مونتاژ انرژی پر جنب و جوش است که موفقیت های چشمگیر کری، کوین و دیوید را در نبردهای مشترکشان به شیوه ای بی نهایت الهام بخش به نمایش می گذارد. با این حال، این مونتاژ با مثال دیگری از استفاده درخشان فیلمساز از تکنیک دالی به پایان می رسد. پس از پایان مسابقه، بدنهای خسته و چهرههای عرقزده کوین، کری و دیوید در یک تصویر یکپارچه با هم ادغام میشوند. آنها همان موجودی هستند که پدرشان آرزوی آن را داشت. در خدمت تحقق آرزوی بی پایان او برای تسلط و قدرت.
“تضاد قابل توجه بین قله های هیجان انگیز روایت مشت آهنین و فرودهای دلخراش در فیلم پنجه آهنی، دورکین را از قالب معمولی درام ورزشی جدا می کند. در فیلم پنجه آهنی، تمرینات رقابتی و طاقت فرسا هیچ لذتی ندارد و به عنوان الگوهای ظالمانه ای عمل می کند. زندگی پسرانی که از زندگی لذت نمیبرند و بدنهای بزرگ و متورم ورزشکارشان سنگین و تحت فشار است.دورکین داستانی درباره جاهطلبی، قدرت اراده و پیروزی در نبرد بزرگ زندگی نیست، بلکه یک تراژدی مالیخولیایی است که با جدیت شدید آن، در ماهیت آن در این مبارزه تردید دارد.”
در متن فیلم پنجه آهنی، تردیدی وجود دارد که برای «نفرین وان اریک» معنای دومی ایجاد میکند. در لحظهای بسیار مهم و در سکانس آغازین فیلم پنجه آهنی، فریتز شعاری را بیان میکند که بعدها از زبان فرزندانش نیز میشنویم: «اگر ما سرسختترین، قویترین و موفقترین باشیم، هیچ چیز نمیتواند مانع رسیدن به اهدافمان شود.» این «روحیه جنگجویی» که فریتز در تلاش است تا به فرزندانش منتقل کند، نشان از گرایش او به «تئوری توطئه» دارد. به نظر فریتز، تمام جهان همواره در تلاش است تا جلوی رسیدن او و فرزندانش به اهدافشان را بگیرد و به همین دلیل، باید به «مبارزه» ادامه داد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم نامه های کوچک شرورانه | تبعیضهای نژادی
این رفتار تقلبی که به هر هزینهای ادامه داده میشود، همان نگرشی است که باعث میشود پس از مسابقهی کوین با هارلی ریس، پسر تنومند با آسیب دیدگی شدید – که دورکین برای نشان دادن “واقعی بودن” آن در میانهی “نمایش” کشتی کج، از نمایی نزدیک و زاویهای دور از دسترس دوربین پخش زندهی تلویزیونی استفاده میکند- توسط پدرسالار بیرحم، با سرمایی باورنکردنی، مورد سرزنش قرار گیرد.
لازم به ذکر است که تنها ویژگی شخصیتیِ منحصربهفرد فریتز وان اریک نیست که این تودههای عضلانی اغراقآمیز را پوشش میدهد؛ بلکه این بیاعتنایی به ظرفیت روانی و ظرافتهای احساسی انسان، به سیستمی از انگارههای مخرب درباره مردانگی مربوط است که خودِ فریتز محصول و قربانی آن است؛ سیستمی که به «مردانگی سمی» معروف است. به همین دلیل، فیلم پنجه آهنی دورکین میتواند با آنتیتز شلاق دیمین شزل مقایسه شود؛
یا به عنوان یک محصول فکری دیگر که سختگیریِ جنونآمیز بر مردان را به عنوان راهی برای دستیابی به «کمال» ستایش میکند، مانند آنتیتز، فروپاشی بیشتری بر اکثر افراد طبیعی و ضعفِ آنها را تنزل میدهد و تسلیم نشدن دستهی کوچکی از آدمها در این مسیر را به عنوان نشانهای از «قدرت» و برتریِ خبرگان میبیند.
در داستان تراژیک خانواده وان اریک، دورکین تواناییهای دراماتیک جذابی را مشاهده کرده است که به چالش کشیدن این دیدگاه میپردازند. او با اینکه تأکید میکند که «پنجهی آهنی» در اصل مجموعهای از کلیشههای جنسیتزده است که به نظر میرسد جنس مذکر را انحصار میدهند، اما به شخصیت منحصربهفرد هر فرد توجه نمیکنند. این کلیشهها، الگوی ایدهآلی را برای مردان تصویر میکشانند. برخی از این الگوها شامل ویژگیهای فیزیکی است که بسیاری از مردان در تلاش برای دستیابی به آن هستند، به خصوص در میان ورزشکاران حرفهای. یکی از ورزشهایی که این الگوی مردانه را به خود میگیرد، کشتی کج است.
کشتی کج، یکی از ورزشهای مردانهای است که شامل نمایش در هم برای نشان دادن پیروزی و شکست، رقابت و سلطه است؛ یک فانتزی برای پسران افسارگسیخته. اما چطور ممکن است که شخصیتهای قدرتمند این نمایش فوقالعاده -که به نظر میرسد در هنگام حضور در رینگ، در اوج قدرت خود قرار دارند- در زندگی شخصی خود، تحملناپذیری، استیصال، ناامیدی و غم را تجربه کنند و در نهایت، خود را بکشند؟ این تناقض جذاب، عنصر اصلی درام فیلم پنجه آهنی است.چ
برای حل این تناقض، نیاز است که به تاریخچه پدرسالار خانواده برگردیم. پدرانگی و مردانگی سمی فریتز در ابتدا، ارزشهای خود را از دست دادهاند. در جشن ناهار خانوادگی، دوریس وان اریک (نقش مارا تیرنی)، مادر خانواده، به جوانی فریتز اشاره میکند؛ مردی با خصوصیات لطیف و عاشق موسیقی که در جامعه بیرحم امروز، هیچ جایگاهی ندارد. در این سناریو، فریتز نشانهای علاقهی مایک، پسر ناراضی و هوشمند خود را به زوایای دوربین نشان میدهد. با دیدن مایک از این زاویه، سرنوشت او به صورت غمانگیزتری مشخص میشود.
مایک، عاشق هنر است و سبک زندگیش از جهان ورزش های رقابتی دور است. اما پس از درگذشت دیوید، نقش برادر مرحومش در بازی شطرنج، به عنوان یک پیاده غیرارادی، به او واگذار می شود. حتی زمانی که او در تلاش برای فرار از آسیب های جسمی ویرانگر، قرار می گیرد، پدرش او را مجبور به بازگشت به مسابقات می کند. این اجبار، پسر را به خطر جان خود می اندازد.
از سوی دیگر، دیوید با وجود نشانه های خطرناک بیماری مبهم خود، صحنه مشترک فیلم پنجه آهنی با کوین در حاشیه مراسم عروسی خود را خنده دار و پوچ می بیند، حتی به توقف ماشین جاه طلبانه فریتز و انحراف از برنامه پرتنش مسابقه فکر می کند. کری پس از تحقق رویای فریتز و آوردن کمربند قهرمانی بیجان که گوشهای از اتاق را اشغال میکند، با احساس پوچی مواجه میشود، اما حتی از دست دادن پایش نیز نمیتواند او را متقاعد کند که کشتی را رها کند. او قصد دارد «به هر قیمتی شده ادامه دهد».
بعد از مرگ مایک و مراسم خاکسپاری او، ما شاهد یکی از ایدههای خلاقانهی بصری دورکین هستیم. کوین، در حال آماده شدن برای مبارزه با ریک فلر در رینگ خالی است و تنها تمرین میکند. دکوپاژ دورکین برای نمایش این تمرین، مفهومی عمیق دارد. دوربین در یک سوی رینگ ثابت قرار دارد و کوین -که خارج از تمرکز دوربین به اعمال شخصیت رنگی از بیهودگی میبخشد- خودش را از سوی مخالف به سمت دیوارهای رینگ پرتاب میکند. او این کار را بارها و بارها تکرار میکند؛ به نظر میرسد قصد دارد از زندان مرگبار پدرش فرار کند و با عجله خود را به دیوارهای رینگ میکوبد.
مرد غول پیکر و در عین حال ساده دل متوجه می شود که فرار از زندان در داخل رینگ غیرممکن است، اما در این مرحله او همچنان درگیر مجازات/شکنجه خودش است. در صحنهای دیگر فیلم پنجه آهنی، دوربین روی زمین ثابت میماند و پی را میبینیم که بارها سکهها را نه بهعنوان تمرین یک جنگجوی مصمم، بلکه بهعنوان بازتابی رقتانگیز و بیرحم از انسان تنها، روی تشک میاندازد.
فراموش نکنید که در موقعیت روی کاغذ قرار داریم: یک ورزشکار حرفه ای دو برادر عزیز خود را از دست می دهد؛ اما به جای نشستن و سوگواری، او بر می خیزد و به هدفش ادامه می دهد و به زندگی مبارزه می کند. این توصیف بهترین ماده ای است برای خلق یک حماسه ورزشی، اما هیچ چیز جز حماسه نیست! به همین دلیل، دورکین قبل از شروع مسابقه حتی از سخنرانی پرشور ریک فلر استفاده می کند تا ایده های تماتیک متن را به طور واضح منتقل کند.
فلر با این جمله خود را به پایین و بالا برداشته و می گوید: “اگر شما یک مرد هستید، باید تحمل بالا و پایین را بپذیرید. اگر شما یک مرد واقعی هستید، هرگز تسلیم نشوید؛ فقط برخاسته بمانید.” دورکین این حرف ها را به شکلی معنادار و با تصاویری از کوین باشکوه و مردانه همراه می کند.
“نفرین وان اریک” یک درام اجتماعی است که مفاهیم استقامت و عدم تسلیم را در مسیر “مردانگی سمی” برجسته میکند. نمایشنامه فیلم پنجه آهنی نشان میدهد که چگونه مردان با تعبیه کردن خود در الگوهای نادرست مردانی، انسانیت و شخصیت خود را فراموش میکنند. “فیلم پنجه آهنی” به عنوان یک روایتگر، داستان تلخ و دردناکی از تبعیض و شکست در برابر انتظارات جامعه روایت میکند. نمایشنامه فیلم پنجه آهنی همچنین با شخصیت اصلی که موفق به شکستن قفس تعصبات جامعه و حفظ انسانیت خود بود، همدردی میکند و اشک برای مصیبتهایی که برای او رخ داده است، ریخته میشود.