حدود 26 سال پس از انتشار اولین کتاب هری پاتر، بالاخره یک بازی ویدیویی عالی برای طرفداران هری پاتر منتشر شد؛ یک بازی که گیمر را برای ساعتها به دانشآموزی در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز تبدیل میکند. قدم زدن در هاگوارتز در ابتدای تجربه بازی Hogwarts Legacy، باعث شد لبخندی بزرگ بر روی صورتم بنشیند؛ بینمانده بودم که وقتی افراد داخل تابلوها را میدیدم، یا وقتی پیوز چند نفر را اذیت میکرد، یا وقتی یک دانشآموز کتابهای قطور خود را با جادو روی هوا معلق میکرد، یا حتی وقتی در کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه با سباستین دوئل میکردم، لذت ببرم.
یک بازیکن بسیار علاقهمند به دنیای جادویی جی. کی. رولینگ، با تجربهی هاگوارتز لگسی، مجموعهای از احساسات مختلف را تجربه میکند. اولین احساس من رضایت بود؛ رضایت از اینکه بالاخره چیزی اتفاق افتاد. در نهایت، جهان هری پاتر، بازی AAA مناسب خود را دریافت کرد. بدون تفاوت که آیا شما عاشق سری فیلم Harry Potter هستید یا در اصل یکی از طرفداران کتابهای آن هستید، به طور مداوم در حال تجربه هاگوارتز لگسی، یک نکته مهم را میفهمید: بسیاری از سازندگان این بازی، طرفداران شدید هری پاتر هستند.
اعضای استودیو آوالانچ سافتور و تیم برند Portkey Games از ابزارهای مختلفی که در دنیای امروز برای بازیهای ویدیویی موجود است، برای بازسازی دیجیتالی جهان فانتزی استفاده کردهاند؛ این کار به بازیکن این امکان را میدهد که در محیطی شبیه به دنیای جادوگری هاگوارتز، با استفاده از پلههای متحرک و جاروی جادویی، بالای جنگل ممنوعه پرواز کند. این قابلیت در بازی Hogwarts Legacy تأثیر بسیار زیادی دارد؛ زیرا به گیمر اجازه میدهد تا کارهای مختلفی را در دنیای هاگوارتز انجام دهد که همیشه در آنها علاقه داشته است.
هنگامی که فکر میکردید یک جادوگر برای شما نامهای ویژه میآورد، بیشتر میپسندید پس از تبدیل شدن به دانشآموز مدرسه قرار نبود وقتتان را چگونه بگذرانید؟ آیا میخواستید در کلاسهای مختلفی مانند گیاهشناسی شرکت کنید؟ یا با جادوگران سیاه مبارزه کنید؟ پرواز با جارو؟ خرید از مغازههای هاگزمید؟ بازدید از مکانهای مخفی؟ تجربه خوراکیهای عجیب و غریب؟ تعامل با موجودات فوقالعاده مانند هیپوگریف و تسترال؟ همهی این امکانات را میتوانستید در بازی هاگوارتز لگسی تجربه کنید.
یکی از عناصر اساسی در شکلگیری تجربهی بازی هاگوارتز لگسی، گرافیک فنی بسیار برجسته است. بسیاری از مخاطبان هدف این اثر، حتی قبل از فکر کردن به جنبههای ویدیوگیمی آن، به دنبال یک شبیهساز دانشآموز در هاگوارتز هستند؛ بهدنبال تجربهای از نسخه دیجیتال و تعاملی یک دنیای داستانی. آنها میخواهند تا حدی باور کنند که خودشان دانشآموزان مدرسه علوم و فنون جادوگری هستند. بخش به بخش جزئیات گرافیکی بازی، بر روی اثرات غرق شدن فرد در این دنیا تاثیرگذار است.
به همین دلیل، بهینهسازی مناسب این جلوهها و صداگذاری، یکی از عوامل مهم در موفقیت هاگوارتز لگسی است. برای شخصیتها و محیطهای داستان، جزئیات مهمی مانند نورپردازی، سایهها، جنس مو، لباس، صداهای زمینه و جلوههای ویژه مانند جادو، هیجان و ترس باید به دقت بالا طراحی شوند تا تجربه واقعگرایانهای برای بازیکنان ایجاد شود. همچنین، صداگذاری با کیفیت برای شخصیتها و موقعیتهای مختلف، برای تعامل واقعگرایانه بین بازیکنان و بازی بسیار اهمیت دارد. برای موفقیت هاگوارتز لگسی، لازم است تیم طراحی و صداگذاری بتوانند به طور هماهنگ و با دقت بالا، جلوههای گرافیکی و صداگذاری را طراحی و اجرا کنند تا تجربه جذاب و واقعگرایانهای را برای بازیکنان ارائه دهند.
هنگامی که لگسی در هر لحظه زیبایی آراسته به نظر میرسد، به نظر میرسد سازندگان دلیل خوبی برای عرضهی آن در سال ۲۰۲۳ میلادی دارند. زیرا در طول لحظات جادوییترین بازی، مخاطبان احساس میکنند که تکنولوژی باید به این نقطه برسد تا چنین بازی ویدیویی بتواند ما را در خود غرق کند. جدیدترین و مهمترین اثر آوالانچ سافتور واقعاً متعلق به دوران مدرن بازیهای ویدیویی است.
به طور مطلق، این بازی در آینده برای کنسولهای نسل ۸ نیز منتشر خواهد شد و شامل فناوری منحصربهفرد فکاندازی نمیباشد. البته، گاهی برخی از درهای قلعه تا مدتی باز نمیشوند تا پس از کامل پردازش محیط پشت در، برای دیده شدن آماده شوند. با این حال، جلوههای بصری بازی در بخشهای مختلف، کیفیت لازم را دارند. هاگوارتز در طول بازی، به طرز چشمگیری به روز میشود؛ بهعنوان مثال، هنگامی که شاهد ورود زیبایی به سالن عمومی اسلیترین هستید و یا وقتی موجودات جادویی در بخشی از Room of Requirement رفتارهای دوستداشتنی را اجرا میکنند.
با توجه به نیاز به فناوریهای پیشرفته در ساخت بازی Hogwarts Legacy، امکان نداشت که این بازی در سال ۲۰۱۱ همزمان با اکران فیلم Harry Potter and the Deathly Hallows: 2 منتشر شود. این بازی نیاز به فناوریهای پیشرفته برای ایجاد تجربهی بهتری برای بازیکنان داشت و از آنها بهره میبرد. این باعث میشود که بازیکنان احساس رضایت بیشتری داشته باشند و زمانی که به این تجربه فرا میرسند، حس خوبی به آن دست میدهد. همچنین، در ساخت محیطهای بازی Hogwarts Legacy، تنها به نظر خواستههای مخاطب توجه نشده است. به عنوان مثال، سیستم درجههای سختی در این بازی به گونهای طراحی شده است که بازیکنان مختلف را راضی کند.
خوشبختانه تیم پشت بازی به دنبال ساده ترین راه حل ها نبود. به عنوان مثال، اگر از سطح سختی Normal به Easy تغییر دهید، به این معنی نیست که حملات شما آسیب بیشتری به دشمنان وارد می کند و حملات آنها آسیب کمتری به شما وارد می کند. این تغییر با تبدیل فضاهای خالی و پری ها به QTE (رویدادهای زمان سریع) نشان داده می شود. به این ترتیب، گیمری که احساس میکند سطح سختی نرمال برای او بسیار چالشبرانگیز است، وقتی به Easy تغییر میکند، فقط مشغول فشار دادن دکمههای بیمعنی نخواهد بود. بازی در سطح دشواری Easy این پتانسیل را دارد که برای کسی که واقعاً فقط برای این سطح از چالش آماده است هیجان انگیز باشد.
اگر فردی با دقت تکتک حرکات در مبارزه را طی تجربهی هاگوارتز انجام دهد، جای نگرانی نیست. این بازی، در مقایسه با سطح شخصیت و دشمن، میتواند موانع بزرگی را در برابر ما قرار دهد و با استفاده از یک سیستم ساده و قابل درک، ما را در نبردها تمرکز دهد. بسیاری از دشمنان میتوانند با استفاده از جادو، محافظ در اطراف خود ایجاد کنند. این سپر محافظ به دو روش میتواند شکسته شود؛ یا با استفاده از طلسمی که با آن همرنگ است یا با پرتاب یک جسم به دشمن.
این الگو با اجرای صحیح در شرایط مختلف کاری عمل میکند، جایی که به جای تمرکز بر روی استفاده خستهکننده و معتاد به یک طلسم، به برنامهریزی و نحوه استفاده از طلسمهای خود فکر میکنید. همچنین، در بسیاری از مواقع در حالت نبرد و با در نظر گرفتن چالشی که در پیش رو قرار دارد، بازیکن چهار طلسم آمادهی استفاده را تغییر میدهد.
شخصیت اصلی به تدریج طلسم های مختلفی را در طول زمان یاد می گیرد که ترکیب های جالبی ایجاد می کند. از ترکیبهای ساده که تجربه بازی را برای بسیاری از افراد ممکن میسازد، تا ترکیبهای پیچیده که برای تسلط بر آنها زمان میبرد. هاگرید دوست دارد یکی از آن بازی هایی باشد که یادگیری آن آسان است، اما حرفه ای شدن در آنها مستلزم زمان و توجه است.
این بازی Talents که در آن اکثر مهارتها اثر قابل توجهی در گیمپلی دارند، بدون ایجاد درخت مهارتهای پیچیده، تنها به بازیکن احساس پیشرفت میدهد. با افزایش سطح شخصیت اصلی، گیمر میتواند مهارتهای جذاب تر را کسب کند و در نبردها از آنها لذت ببرد. هر عنصر گیمپلی به بازیکن کمک میکند تا در خط اصلی داستان Hogwarts Legacy پیشرفت کند و شخصیت قویتری باشد و در مبارزات سختتری شرکت کند. اما این بازی همچنان نقصهایی دارد.
متأسفانه تنوع واقعی دشمنان در میراث هاگوارتز بسیار کمتر از ظاهر آنهاست. بسیاری از دشمنان با ظاهر متفاوت که به عنوان دشمنان مختلف در بازی به حساب می آیند، به هیچ وجه بازیکن را به چالش نمی کشند. مشکل زمانی آشکارتر میشود که در بخشهای میانی بازی بارها میبینیم که روش اصلی سازندگان برای سختتر کردن نبردها صرفاً افزایش تعداد دشمنان و بالا بردن سطح آنهاست. به جای طراحی دشمنان بیشتر که بازیکن را مجبور می کند به روش صحیح شکست دادن آنها فکر کند، ساعت ها با روش های تکراری به دشمنان حمله می کنیم که به دلیل سطوح بالاتر، تخلیه نوار سلامت آنها زمان می برد.
بجز مبارزات، در هاگوارتز لگسی فعالیتهای دیگری نیز وجود دارند که بسیاری از آنها به سادگی و محدودیت خود محدود شدهاند؛ از انتقال فلان آیتم به یک شخصیت در نقشه تا جستجوی وسایل بازی در نقاط مختلف هاگوارتز. این موضوع، به ویژه برای بازیکنانی که میخواهند بازی را به طور کامل تجربه کنند، قابل انتقاد است. اما در عین حال، تلاشهای بسیار قابل تحسین تیم سازنده برای جلوگیری از بزرگشدن نقطهی ضعف نیز وجود دارد.
هنگامی که در بازی Hogwarts Legacy فکر میکنید که روند کلی قابل پیشبینی شده است، آوالانچ سافتور برگ برندهای را میفرستد. این برگ برنده مملو از ایستراگهای جذاب برای علاقهمندان به داستانهای هری پاتر است و یک مرحله ویژهای را فوران میدهد. تیم سازنده درک کرده است که بازی اکشن نقشآفرینی طولانی نمیتواند با کوئستهای تکراری مخاطب را تا انتهای تجربه نگه دارد. بنابراین، انتخابهایی را در بخشهای کلیدی به گیمرها تحویل داده اند تا هم جذابیت و سورپرایز، و هم از نظر جنبههای مهم برای بازی اکشن RPG، توجه زیادی داشته باشند.
در بازی هاگوارتز لگسی، داستان را میتوان به دو صورت مورد بررسی قرار داد: از یک سو، داستانگویی جزئیات و شخصیتهای بازی را به سبک بازیهای نقشآفرینی نشان میدهد، و از سوی دیگر، داستان محبوب هری پاتر را در جهان بازی به تصویر میکشد. آوالانچ سافتور، طراح بازی، از هر دو جنبه داستان آگاه است و در حال حاضر در توسعه بازی مشغول است. اما، انتظار نداشته باشید که در بازی هاگوارتز لگسی، داستان به اندازه صفحات کتابهای هری پاتر کتابی و مهیج باشد. داستان در بازی، با تصمیمگیریهای شتابزده و پتانسیلهای برخی از شخصیتها که فراموش میشوند، مواجه نمیشود. اما در اکثر لحظات کلیدی و نقاط عطف، نکات مثبت داستان بازی بیشتر از نکات منفی آن هستند.
بیشتر بخوانید: تریلر بازی F1 24 | تصاویر واقع گرایانه و شگفت انگیز
در این قصه، شخصیت اصلی یک دانشآموز جدید به نام هاگوارتز است که در ابتدا و در حین تجربهی بازی، انتخابهای مختلفی برای شخصیسازی او به بازیکن ارائه میشود. او از سال پنجم وارد مدرسه میشود که این موضوع با تمامی افراد عادی متفاوت است. به منظور درک بهتر اهمیت داستانگویی در بازی برای تیم سازنده، کافی است تعداد استفادههای درست داستان از این نکته مهم را بشماریم.
داستاننویس وقتی میداند میخواهد با داستانش به چه چیزی برسد، هیچ نکته غیرضروری را با مخاطب در میان نمیگذارد. در بخشهای مختلف داستان، هاگرید بدون جلب توجه به این واقعیت دست به کارهایی میزند تا بپذیریم که این داستان تنها با محوریت دانشجوی جدید سال پنجم هاگوارتز قابل روایت است.
بازی Hogwarts Legacy با انتخاب بازیکن، اسم و جنسیت کاراکتر اصلی، او را به عنوان یک عنصر فعال در قصه ساخته شده است. او نقش یک موجود منفعل را ندارد که تنها داستان را از زاویه دید خودش ببیند. بازی به آرامی او را به شخصیتهای جالب و تصویر بزرگتر متصل می کند تا باور کنیم که واقعاً به این جهان تعلق دارد.
به تاخیر افتادن نسخه نسل هشتمی Hogwarts Legacy
باید بازی Hogwarts Legacy را برای دیالوگنویسی تحسین کنیم. در بازیهای نقشآفرینی، زمان زیادی برای صحبت با شخصیتهای دیگر در نظر گرفته شده است. این صحبتها اطلاعات مهمی را برای مخاطب ارائه میدهند و روابط بین شخصیتها را به تصویر میکشند. بسیاری از بازیکنان این گفتوگوها را مورد انتقاد قرار میدهند و در بسیاری از بازیهای ویدیویی سعی میکنند آنها را از بین ببرند. اما لذت بردن از گفتوگوها در بازی هاگوارتز لگسی واقعا سخت است. چرا که در بسیاری از آنها جزئیات جذاب به سرعت به مخاطب منتقل میشوند.
این نویسندگی قابل توجه نه تنها بازیکن را بی حوصله نمیکند، بلکه به یکی از نقاط قوت هاگوارتز لگسی تبدیل شده است. حضور در کوییز دانشآموزی در کتابخانه و صحبت با نریدا درباره Merpeople با خندیدن یادم می آید. من سباستین، پاپی و نتی را در گفتوگوهای جالبشان میشناسم و آنها اطلاعات زیادی درباره گذشتهی خود را با من به اشتراک میگذارند. وقتی در یک بحث اختیاری با پروفسور گارلیک درباره گذشتهی او صحبت کردم، او به طور بسیار احساسی درباره آن صحبت کرد و واقعا نتوانستم بیتفاوت باشم.
اعضای تیم صداپیشگی و افرادی که در خط به خط این دیالوگها کار کردهاند، بهطور فعال و با تمرکز بر روی وظایف خود، وقت بازیکنان را هدر نمیدهند. آنها شخصیتهای متنوعی را زنده میکنند که با آشنایی با پیشینهی آنها، جذابیتهای خاص خود را دارند. حتی برخی از کاراکترهای کوتاهی که در بازی Hogwarts Legacy حضور دارند، با تعریفِ تکخطی و مشخص، به بازی رنگ و طعمی خاص میدهند؛ برای مثال، دختری بسیار مغرور که در مسابقات پرواز به دنبال شکستن رکورد خود است.
هنگامی که در هاگوارتز با یک چالش تکراری و طراحی ساده روبرو میشویم، این تنها به معنای آن نیست که برو و آنچه را که میخواهی به دست آور. برای اثبات این ادعا، در بخشی از بازی پس از شنیدن حرفهای شخصیتی به نام ادی، با استفاده از جادو، در خانهی او وارد میشوید. پس از انجام این کار، شما با محیطی کوچک و زیبا روبرو میشوید که برای دسترسی به آن باید سطح دوم Alohomora را داشته باشید. علاوه بر این، در اینجا یک نامه نیز پیدا میکنید؛ نامهای که خواندن آن اصلاً جذاب نیست و نشان میدهد که ادی نگران چه کسی است.
“اندازه های مختلف داستان، بال هایی هستند که بازی اکشن نقش آفرینی شما را به سطح بالاتری می برند. همانطور که داستان سرایی، به ویژه در دنیای فانتزی پر از عناصر مطلوب، نقش برجسته ای در شکل دادن به احساسات مخاطب نسبت به اثر دارد. از منظر طراحی صحنه، “از محیط A به محیط B بروید و سپس شی C را در محیط B بدون هیچ چالشی بدست آورید” هیجان انگیز به نظر نمی رسد. اما تجربه رفتن از هاگوارتز، پر از جزئیات، به کوچه دیاگون، همچنین پر از جزئیات، برای به دست آوردن یک عصا از فروشگاه اولیواندر، برای میلیون ها طرفدار هری پاتر جادویی است. این واقعیت را نمی توان انکار کرد.»
نباید اشتباهی از مثال برداشت کرد؛ طراحی برخی از مراحل بازی Hogwarts Legacy به تنهایی بسیار عالی است. با این حال، میتوان فهمید که چرا بسیاری از بخشهای بازی Hogwarts Legacy، از حل پازلهای محیطی ساده تا پرواز به سمت مدرسه در شب، به صورت عمیق و رضایتبخشی ارائه میشود. سازندگان Hogwarts Legacy فعالیتهای خود را به شیوهای درست و حسابی در چارچوب داستانی به بازیکن ارائه میدهند.
در بازی هاگوارتز لگسی، به وضوح میتوانیم تغییر فصل را مشاهده کنیم. وقتی زمستان فرا رسید و برف سقفها را پوشاند، من به هاگزمید رفتم تا معجون خریداری کنم. آنجا تمامی محل به طور دیدهپذیری با دکوراسیون کریسمس تزئین شده بود. هرچند ایمپریو یک افسون نابخشودنی است، اما زمانی که چند دقیقه به آرامی در هاگزمید پرسه زدم و به هر اندازه که میتوانستم با چوبدستی جادویی گام برداشتم و گاه به گاه یک برگه را با طلسم به سمت خود جذب میکردم، مطمئن شدم که استودیو Avalanche Software هرگز از استفاده از این قدرت ترسناک استفاده نخواهد کرد.
بازی Hogwarts Legacy شما را به دنیایی فراتر از هاگوارتز خواهد برد و مناطق آشنا و جدیدی را نشانتان خواهد داد که روستای هاگزمید و جنگل ممنوعه چند مورد از آنها هستند.
بله. با اینکه بازی Hogwarts Legacy یک اقتباس مستقیم از کتابها یا فیلمها نیست، اما به جهانپردازی دنیای جادوگری متصل خواهند ماند. استودیو Avalanche در حال خلق تجربه منحصر بهفردی است که با الهام از جهان حلق شده توسط جی کی رولینگ توسعه مییابد؛ دنیایی که پر از دشمنان و قصهها و مناطق مختلف خواهد بود.
کسانی که نسخه فیزیکی بازی Hogwarts Legacy را خریدهاند نیاز به اتصال اینترنت برای دانلود پچ روز اول خواهند داشت. کسانی که نسخه دیجیتالی را خریدهاند همزمان با دانلود بازی، پچ را هم دانلود خواهند کرد.
بازی Hogwarts Legacy یک تجربه تک نفره است و گیمپلی چند نفره نخواهد داشت.
3 پاسخ
بهترین بازی دنیای جادو
داستان بازی خیلی جذابه
بازی خیلی خوبیه