انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴، متفاوت از فیلمهای قبلی این فرنچایز است. این اثر به دلیل نادیده گرفتن جنبههای مهمی از جانب قهرمان اصلی و ترک کردن شخصیتهای محبوب مانند گروه پنج آتشین و شیفو، با فیلمهای قبلی تفاوت دارد. واقعیت آن است که “انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴” برای خود مجموعهای از اشتباهات ریز و درشت به همراه دارد که باعث میشود این اثر از شور و هیجان عظیمی که در گذشته داشت، محروم شود. در این نقد، با همراهی ویجیاتو، به بررسی دلایل ضعف انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ خواهیم پرداخت. قبل از نقد پیشنهاد میکنم مقاله حقایق جالب پاندای کونگ فو کار 4 و هرانچه که باید بدانیم را از دست ندهید.
هر جنگجوی اژدها در زندگی خود، به لحظهای میرسد که باید عنوان وارث خود را به شخص دیگری واگذار کند. این شخص باید از میان بهترین استادان کونگفو انتخاب شود و بر اساس همین اصل، پو (جنگجوی اژدها) که هنوز آماده خداحافظی با زندگی قهرمانانه خود در دره صلح نیست، باید به دنبال جانشینی مناسب برای خود باشد. اما پو احساس میکند که هیچ یک از نامزدهای موجود برای نقش جانشینی او، به درستی مناسب نیستند.
در حالی که پاندا به خاطر خبرهای عجیب و غریب درباره حمله دشمن مرده و قدیمی خود به معادن آهن، از سرزنش استادش شیفو فرار میکند، پو با یک روباه به نام ژن روبرو میشود. ژن به تازگی به خاطر سرقت آثار باستانی از کاخ دستگیر شده است. پس از آن، ژن به پو توضیح میدهد که تایلانگ یک آفتابپرست جادوگر است که خود را به شکل افراد مختلف تغییر میدهد. در نتیجه، جنگجوی اژدها همراه با ژن به عنوان راهنما، برای حل مسائل، با آفتابپرست شرور مواجه میشود.
در سالهای اخیر، صنعت سینما شاهد انتشار چندین دنباله برای فرنچایزهای انیمیشنی بوده است. این دنبالهها تنها به دنبال کسب سود بیشتر از بازار هستند و به جای توجه به نیاز مخاطبان، از واقعیتهای مدرن غافل میشوند. برخی از این دنبالهها، مانند “Megamind vs. the Doom Syndicate”، با شکست مواجه شدهاند. اما باید توجه داشت که دنبالههای برجسته، از دنبالههای متوسط با توانایی تطبیق با واقعیتهای مدرن تمایز مییابند. به عنوان مثال، انیمیشن “گربه چکمهپوش: آخرین آرزو” نشان داد که تماشاگران سینما علاقهمند به سرعت، ویرایش سریعتر، رنگهای روشن و داستانهای بزرگسالانهتر هستند. انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ مخاطبان خانوادگی را نه تنها نترسانند، بلکه آنها را جذب کنند.
با این حال، استودیو انیمیشن “دریمورکس” که در حال تولید فیلمهایی درباره یک گربه با یک شمشیر و یک پاندا در حال مبارزه است، در پروژههای مختلف خود رویکردی کاملاً متفاوت را به اثبات میگذارد. در حالی که این شرکت با جراتی از دنبالهای برای فیلم گربه چکمهپوش استفاده میکند و به اهداف خود میرسد، در پروژه دیگری با پاندای کونگ فوکار، مسیری ساده تر و کمتر ریسکی را پیش میگیرد.
از آنجایی که فرنچایز پاندای کونگ فوکار در طول سالها مورد علاقه مخاطبان جوان و پیر قرار گرفته است، باید توجه داشت که این نشان از ایجاد یک ساختار مناسب در ابتدای این فرنچایز دارد. در هشتمین سال قرن جدید، استودیو دریمورکس انیمیشن، با معرفی داستان یک پاندای چاق و قوی، توانست تمامی عاشقان خود را به خود جلب کند. انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ نسبت به سایر اثار دریمورکس، از جمله شرک، بیشتر به پیام مبارزه با کلیشهها و ایمان به خود اشاره میکند.
باید توجه داشت که احتمالاً بسیاری از پروژهها ایدههای مشابهی را دنبال میکنند، اما محتوا و جهانهای آنها تفاوتهای بسیاری دارند. به عنوان مثال، در فیلم غول سبز، شخصیت اصلی با مسائل روانی و چالشهایی مانند عشق، عروسی، تولد فرزندان و بحران میانسالی روبرو است، اما در فیلم پاندای کونگ فو، شخصیت پو دینامیک و شخصیتی متفاوتی دارد. در قسمت اول انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴، شخصیت پو معرفی میشود و در دو قسمت بعدی، رازهایی از گذشتهاش فاش میشود؛ مانند شناخت والدین واقعی خود و ملاقات با اقوامش.
حالا مورد توجه من درباره ادامه داستان انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ است. پس از پایان قسمت سوم، شخصیت پو نیازی به توسعه بیشتر ندارد و تصویر از اساس گذشته و حال او نشان میدهد که اجازه توسعه بیشتر را نمیدهد. اما با این حال، تهیه کنندگان تصمیم به ساخت دنباله جدیدی گرفتند و تاپگان را در مسیر فیلم ادامه دادند. این فرمول در فیلمهایی مانند “دزدان دریایی کارائیب: مردگان حکایت نمیکنند”، “زمانی برای مردن نیست” و “تاپ گان: ماوریک” بهکار رفته است؛ بهطوریکه قهرمانان منسوخ شده در تلاشند تا وارث خود را پیدا کنند. هدف تولید کنندگان از وجود وارث همان استفاده از مواد آشنا برای کسب سود بیشتر است.
به گفته من این فرمول در پاندای کونگ فو کار جواب نداده است. باید اذعان کرد که فرنچایز پاندای کونگ فو کار از زیباییشناسی فیلمهای اکشن هنرهای رزمی آسیایی الهام گرفته شده است که در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 محبوبیت داشتند. از آن زمان، نسل جدیدی از کودکان بزرگ شده اند که نام هایی مانند بروس لی و جکی چان برای آنها اهمیتی ندارد. بنابراین، تنها چیزی که میتوانست انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ را از شکست نجات دهد، تفسیر جدیدی از داستان یک پاندا بود که جهان در سال ۲۰۰۷ با «پاندای کونگ فوکار ۳» شاهد آن بود.
با تماشای انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴، دریافت خواهیم کرد که فیلمنامه نوشته شده توسط جاناتان آیبل، گلن برگر و دارن لِمکه، لحن پویا و شوخ طبعی را که باعث محبوبیت این حماسه شده بود، کنار گذاشته و با دنبال کردن یک فرمول، به دنبال خلق یک کمدی اکشن معمولی و سرگرمکننده است. این فرمول باعث میشود که شخصیت پو جای خود را به نسل جدیدی از شخصیتها بدهد. به عبارت دیگر، ما باید شاهد خداحافظی با شخصیت محبوبی باشیم که به نظر من مخاطبان این تغییر را دوست نخواهند داشت.
حتی با پذیرش این تغییر، باز هم سازندگان به ما شخصیتی خاصی نمیدهند که بتوانیم او را جایگزین مناسبی برای جنگجوی اژدها بدانیم. اینجاست که میگویم داستان این دنباله، روایتی است که به جایی نمیرسد. اگر بخواهم به شکل و فرم روایت داستان انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ نگاهی داشته باشم، باید بگویم که سفر پو و همراه جدیدش، ژن، طبق قوانین کلیشهای ژانر فیلمهای کمدی اکشن رفاقتی پیش میرود.
در این داستان، دو قهرمان متضاد (یک مرد خوش اخلاق و چاق و یک دختر باهوش و کلاهبردار) ابتدا در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و سپس با تضادهای خود، به هم متمم میشوند و با روشهای مختلف، با مشکلات روبرو میشوند. نویسندگان حتی تلاش میکنند تا بین ژن و پو، رابطهای شیمیایی ایجاد کنند، اما به دلیل زمان کوتاه و محدود، نمیتوان آن را به همان شکلی که DreamWorks میخواهد، اجرا کرد.
بیشتر بخوانید: تاریخ اکران انیمیشن سریالی سوسیس پارتی
این داستان یک اثر اکشن با سبک کوذکانه است که در آن مبارزهها به صحنههای مختلفی میانجامند. اما در این داستان، جنگجوی اژدهای بالغتری در حال تلاش برای ترک عنوان گذشته خود و تبدیل شدن به شاگردی است و ارتباطی با فرنچایز ژنتیک ندارد. این داستان بیشتر به نشان دادن آمادگی پو برای ترک شاگردش علاقه دارد و تلاش برای اثبات این موضوع با شکست روبرو میشود. در واقع، این داستان تلاش بیشتری برای نشان دادن عدم وجود امکان دیگری دارد و فقط باعث تلف وقت میشود.
همچنین، در قسمت ضعف داستان، نکتهای که باید توجه کنیم این است که گروه پنج آتشین در اینجا حضور ندارند. این تنها با هدف ایجاد فضای بزرگتری برای معرفی شخصیتهای جدید است. بنابراین، توضیح غیبت آنها نیز ناشفاف و تقریباً مضحک است. به همین دلیل، احساس پوچی که این شکاف در فیلمنامه ایجاد میکند، یکی از عوامل اصلی بروز چرخشهای بیمعنی در فیلم است. به طور کلی، هیچ طرح فرعی مهمی در انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ وجود ندارد و حتی کمی که وجود دارد، به هیچ نتیجهای نمیرسد. منظور من از این طرح کوچک فرعی، همراهی پدران پو با هم و معرفی شخصیت منفی آفتابپرست است.
با وجود اینکه اکثر قسمتهای قبلی پاندای کونگ فوکار از یک شخصیت منفی جالب سود میبرد، شخصیت آفتابپرست جایی در داستان خالی از آن موارد مورد نیاز یک شرور به یاد ماندنی است. نویسندگان به طور ناگهانی و آشفته یک شرور جدید را معرفی میکنند و قدرت زیادی به او میدهند، اما مشکل این است که هیچ تهدیدی از سوی آفتابپرست وجود ندارد و او و پو به هیچ رویدادی در گذشته به هم مرتبط نیستند. این وضعیت بسیار عجیب است و اینکه چرا اینطور شده، ممکن است به دلیل آن باشد که شرکت DreamWorks در گذشته و همین دو سال پیش نشان داده بود که قادر به ایجاد آنتاگونیستهای جذاب، کاریزماتیک و ترسناک است.
با تمامی تفسیرهایی که وجود دارد، نویسندگان دنباله جدید هرگز توضیح نمیدهند که چرا شخصیت اصلی باید از زیر بار جنگجوی اژدها دور شود و چیز جدیدی بیاموزد. حتی در برخی لحظات به نظر میرسد که ما در حال تماشای یک ادامه تلویزیونی این فرنچایز هستیم که به طور خاص برای پر کردن فضای بهار برای یک سرویس پخش خاص ساخته شده است، و نه یک دنباله کامل برای اکران در سینما.
همگی ما میدانیم که پاندای کونگفوکار به عنوان یک شخصیت شیرین و مشهور به دلیل اکشنهایش است. این اکشنها شامل فنون رزمی شرقی هستند و قسمت جدید این داستان نیز در همین مسیر است. اما متاسفانه، سکانسهای اکشن در این ادامه داستان، نه از نظر طراحی و نه اجرا، به سطح قسمتهای قبلی نمیرسند. دلیل این اتفاق، رویکرد ژانری انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ به عنوان یک فرانچایز دوستانه است.
صحنههای مبارزه در انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ تلاش میکنند تا ظرافت کونگفوی سنتی را به تصویر بکشند، اما در عین حال، عناصر کمدی نیز در آن حضور دارند. این بخشی از تلاش برای احترام به سنتهای ژانر است و در نتیجه، سکانسهای اکشن، با حفظ حرکت کلی فرانچایز، کمی از خلاقیت خود را از دست داده و تا حدودی قابل پیشبینی و آرام شدهاند.
ممکن است سازندگان انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ قصد داشته باشند تا با نمایش بلوغ پو، برای مخاطبان، که با گرفتن موقعیت جدیدی، میخواهد کمی هدفمندتر و آرامش عاقلانهتر در نمایش اکشن به آنها منتقل کند، مخاطبان را شگفتزده کنند. اما باید توجه داشت که قسمت چهارم از نظر کمدی، اکشن و سرگرمی، کاملاً از هر کارتون قبلی در این فرنچایز پایینتر است.
با این حال، بسیاری ممکن است این را بپذیرند که آیا نکتهای مثبت در انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ وجود دارد؟ از لحظهای که فیلم شروع میشود، واضح است که انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ دارای جلوههای بصری و انیمیشن بهبود یافتهای است که استاندارد جدیدی را برای این مجموعه ایجاد میکند. رنگهای پر جنب و جوش، طرحهای پیچیده شخصیتها و محیطهایی که بهدقت ساخته شدهاند، بیننده را در دنیایی غرق میکنند که هم آشنا و هم تازه است.
واقعیت این است که توجه به جزئیات در هر فریم ظاهر است، از حرکات هنرهای رزمی تا ابراز صورت شخصیت ها. به عنوان مثال، یکی از جنبه های مهم طراحی بصری فیلم، نمایش دنیای گسترده بیش از احاطه توسط صلح است. هر مکان جدید با جزئیات و تخیلات زیبا برجسته می شود. بنابراین، کارگردانی هنری فیلم، شهادت استعداد و خلاقیت تیم انیمیشن است که به زنده و جذاب بودن دنیای خود، واقعا توانسته باشند.
قسمت چهارم پاندای کونگ فوکار (انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴) در درجه اول ادامهای با هدف گسترش فرنچایز است و تنها هدف آن ارائه یک نقطه داستانی ضروری برای پو است. انیمیشن پاندای کونگفوکار ۴ با یک تیزر برای ماجراهای جدید به پایان می رسد و مشخص می کند که این دنباله بیش از هر چیز دیگری یک داستان انتقالی است. متأسفانه، این ایده فاقد عمق است و فیلمنامه نتوانست آن را بیشتر توسعه دهد. واضح است که سازندگان فاقد هر گونه ایده برجسته هستند. با این حال، طرفداران همچنان خوشحال خواهند شد و کودکان حتی بیشتر سرگرم خواهند شد.
بنابراین، “پاندای کونگ فوکار” جدید را می توان به عنوان یک خداحافظی دید، زیرا داستان با پایان یافتن شخصیت اصلی که اکنون به عنوان “جنگجوی اژدها” شناخته می شود، به استاد تبدیل می شود. می توان فرض کرد که بینندگان نباید منتظر دنباله های بعدی در مورد پاندای مبارز باشند. با این حال خواسته های استودیو چیز دیگری می گوید!!!
5 پاسخ
خیلی خفن بود
خیلی باحال نبود ولی خب…
بهترین انیمیشن
خفن ترین
یاد بچگیام افتادم